جشن صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی روسیه
در بروجرد
( قسمت اول )
جشن صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی روسیه
در بروجرد
( قسمت اول )
سالگرد
درگذشت خادم نامی و بزرگ شهر خرمآباد است. سحرگاه شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۷۳
دیدگان علیمحمد ساكی برای همیشه به روی این سرای فانی بسته شد.
او را
هرگز ندیدهام كه بخواهم از روی چالوسی مطلبی در موردش بنگارم، اما همیشه
وصف وجود پربركتش را از دیگران شنیده و یا از طریق خدماتش احساس كردهام.
حضور چنین مسوولانی برای شهرم و
مردمش، علاوه بر نعمت خدمترسانی، الگوسازی مناسبی برای مدیریت نیز هست. از
عشق خالصانه به وطن و تلاش برای آبادانی آن گرفته تا تحقیق و پژوهش
پیرامون پیشینه كهن و باستانیمان كه مرحوم ساكی با ارائه آثارش، نمودی از
معرفی یك وطنپرست تمام عیار بود.
به قول ایرج كاظمی: «حقیقت داشت كه
دریایی معرفت و آگاهی را با خود همراه ساخته و اعتبار و خلاقیتها و تداوم
اندیشهاش جایگاهی رفیع در حوزهی علم و تحقیق به وجود آورده بود. با شناخت
توانمندیهای یك فرهنگ استوار، سرمایهای كلان از ذهنیتی معتبر برای
لرستان فراهم آورده بود. ماهیت ادب و حوزهها را میشناخت. جوهر تحقیق و
كلام را خوب درك میكرد و از امكانات بالقوه و بالفعل آن با استادی آگاهی
داشت.»
در یك جمله میتوان گفت: علیمحمد ساكی مردی بود برای تمام فصول!
بالای سرش ز هوشمندی میتافت ستارهی بلندی
مرحوم ساكی علاوه بر تعهد، تخصص را نیز در
دورهای كه بیتخصصی بر موجودی دیارم سایه افكنده بود، چاشنی كارش كرد.
نگاهی مختصر به كارنامهی او:
نام: علیمحمد نام خانوادگی: ساكیسگوند
نام پدر: محمد تاریخ تولد: ۱۳۱۴
جرقهی ظهور ساكی چنین زده شد: سال ۱۳۳۵
در سن ۲۱ سالگی با مدرك دیپلم جذب آموزش و پرورش شد. سال ۱۳۳۸ لیسانس گرفت و
۱۳۴۲ فوقلیسانس جامعهشناسی را اخذ نمود.
یك فرهنگی ساده بود اما بافرهنگ، غنی و سرشار از عشق و معلومات و تشنهی خدمت به وطن!
وی پس از لیسانس، دبیر دبیرستان
امیرطهماسبی خرمآباد بود. از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۸ مدیر دبیرستان بهار شد و
بسیاری از افتخارآفرینان دیروز و امروز خرمآباد شاگردش در این دبیرستان
بودند و از محضرش، درس زندگی و خدمت به همنوعان را آموختند.
وی علاوه بر سهم استادی، به نوعی در حق برخی از آنها پدری نمود و برای دانشآموزان كمبضاعت در حد توان كمكهایی منظور میكرد.
سال ۱۳۴۸ رئیس آموزش و پروش ایذه شد. ظرف
یك سال تحولی شگرف در فرهنگ آن شهر ایجاد نمود و به عنوان بهترین مسوول
آموزش و پرورش ایران در امر تزاید آمار اطفال واجبالتعلیم و گسترش مراكز
آموزشی انتخاب گردید.
به اعتبار كارایی منحصر به فرد و
غیرقابل انكارش، از طرف انجمن وقت شهر خرمآباد، دوم مرداد ۱۳۵۰ به سمت
شهردار این شهر انتخاب شد و طی این مدت، چهرهی خرمآباد را به صورت
معجزهمانند و غیرقابل باوری دگرگون كرد. خدماتی در این عرصه نمود كه پس
از او، با وجود رشد تكنولوژری و افزایش بودجه، تا به امروز هیچیك از
شهرداران پس از وی قادر به تكرار آن نشدند.
احداث مراكز فرهنگی، كتابخانهها،
مجتمعهای ورزشی و تربیتی، دگرگون ساختن بافت نامنظم شهر و احداث
خیابانهای جدید و عریض، میادین فرهنگی، رفاهی و بوستانها و پاركهای
زیبا، گوشهای از به فعلیت رساندن اندیشهی طلایی این بزرگمرد شریف برای
خرمآباد و مردمش بود.
ساكی تا یكم دیماه ۱۳۵۶ در شهرداری
خرمآباد باقی ماند. در این تاریخ، بنا به دلایلی از جمله فشارهای عدهای
زیادهخواه که برخی عضو انجمن شهر بودند از سمتش به عنوان شهردار استعفا
كرد.
در كنار خدمات اجتماعی و شهری،
تحقیقات ارزندهی علمی و تاریخی او نظیر كتب جغرافیای تاریخی و تاریخ
لرستان، دو جلد سالنامهی دبیرستان بهار، ترجمهی سفرنامههای دوراند،
آرنولد ویلسن، فریا استارك، هنری راولینسن، زندگانی كریمخان زند و تصحیح
گلشن مراد و قلاع حشاشین و نگاشتن صدها مقالهی علمی، تحقیقی و انتقادی از
جملهی آثار وی به شمار میرود.
فشار بیامان ۳۰ سال تلاش و جنبش بیوقفه
باعث گردید تا جاویدنام علیمحمد ساكی در سال ۱۳۶۵ به دنبال بیماری دیابت و
فشار خون، در معرض نابینایی قرار گیرد و سرانجام اوج بیماری، او را به
سكتهی مغزی دچار كرد.
حدود ۳ سال در بستر بیماری بود و در
نهایت، مردی كه تقوای مالی و وجدان كاریاش زبانزد خاص و عام اهالی
خرمآباد بود ۲۲ خرداد ۱۳۷۳ شمع وجودش به خاموشی گرایید، اما به واسطهی
اعمال و خدمات ماندگارش، با نیكنامی به تاریخ خرمآباد پیوست.
جالب اینجاست كه با آن همه خدمات، امروزه
فقط میدانی كوچك در حد فاصل دو دریاچهی كیو به نام او نامگذاری شده است!
به خاطر قدرناشناسیهای فراوان برخی اهالی این دیار بود كه سالهای آخر از
این شهر كوچ كرد و در پایتخت رحل اقامت گزید، وگرنه هیچ كس چون او
خرمآبادی و عاشق خرمآباد نبود!
البته
سالهاست كه خرمآبادیها در وطن خویش غریب هستند و اکنون مغلوب و تابع
برخی فرهنگها و رسوم ناشایست مهمانان ناخوانده شهرشان همانند استخدام
طایفهای و اقوام یا حضور در گرمای کُشنده میان روز بر مزار اموات شدهاند!
شاید به همین دلیل بود كه مرحوم ساكی نیز در واپسین لحظات زندگیاش
ترجیح داد آرامگاه ابدی او، قبر شماره ۱۵ قطعه ۸۳ ردیف ۸۲ بهشت زهرای تهران
باشد و پس از مرگ از خرمآبادی که آن همه دوستش میداشت، برای همیشه دور
بماند!
روحش شاد و یادش گرامی باد كه در باقیات صالحات، یكی از سرآمد مردان این دیار است.
قلمهای ما تشنهاند تا مجدداً چون اویی در تاریخ این شهر بیابند بلكه با ذكر نیكیهای ساكی ثانی دیگری، دوباره سیراب شوند …
رضا جایدری/ پایگاه خبری یافته
* توضیح: در تدوین بخشهایی از این مطلب، از یادنامهای كه هنگام فوت مرحوم ساكی منتشر گردید، استفاده شده است.
* عكس دبیرستان بهار از آلبوم اقای محمد شیریان و آخرین عکس پرسنلی مرحوم ساکی از آلبوم آقای حسین تیموری
عملیات ساخت دریاچه كیو خرمآباد؛ سال 1354
دریاچه كیو خرمآباد از جاذبههای زیبای این شهر در سالهای 1354 و 1355 دوران شهرداری مرحوم “علیمحمد ساكی” ساخته شد.
قبلاً محل این دریاچه چشمهای به نام
“سراب كیو” بود كه اكنون نیز بخش اعظم آب دریاچه از این چشمه واقع در شمال
شرقی آن تأمین میشود.
مرحوم ساكی و همكارانش با مطالعه روی این پروژه و
فضای اطراف آن، ظرف چند سال اقدام به تكمیل آن نمودند. از آن جمله،
مهمانسرای جهانگردی و شهر بازی كه در این محل احداث شد. این مكان پس از
مدتی به تفرجگاه اصلی مردم خرمآباد بدل شد.
قابل توجه این كه طی آن
سالها بخش شمالی شهر خرمآباد به حدود خیابان شهید مطهری محدود میشد و
هنوز از محلههای بیمارستان، شیرخوارگاه، انقلاب و … خبری نبود. به همین
دلیل عدهای بر مرحوم ساكی خرده میگرفتند كه چرا بودجه شهرداری را در
بیابانی دور از شهر صرف میكند؟!
اما ساكی تنها شهردار زمان خود نبود، او به 40-50 سال بعد از خود نیز فكر میكرد و اكثر برنامههایش با دید آیندهنگرانه اجرا میشد.
تصویری از دریاچه كیو در نوروز سال ۱۳۵۶
عكس از آرشیو آقای محمود ساكی
این مطلب، برای بار اول در خردادماه ۱۳۹۳ نگارش و منتشر شده بود.
دیدار ریاست بیمه تامین اجتماعی بروجرد
با خانواده مبتلا به تومور مغزی
طی هماهنگی های قبلی و برای پیگیری مشکلات “خانواده مبتلا به تومور مغزی” صبح امروز در معیت جناب آقای قدرت اله سعادتی ریاست محترم اداره بیمه تامین اجتماعی و جناب آقای سالمی از مسوولین محترم آن اداره دیداری با ” خانواده مبتلا به تومور مغزی” انجام گرفت.
در این دیدار آقای سعادتی با بررسی پرونده های موجود پزشکی، دستور رسیدگی و پیگیری روند پرونده از کار افتادگی پدر این خانواده که مبتلا به سرطان مغز استخوان است را صادر نمود.
جناب آقای سعادتی اصرار داشت که هر چه سریعتر پرونده این خانواده به جریان بیفتد و با هماهنگی با مرکز استان روند قانونی رفع مشکلات بیمه این خانواده شتاب بیشتری به خود بگیرد.
آنگونه که از صحبت های رد و بدل شده امروز دستگیرم شد اینکه بسیار امیدوار شدیم که با حضور آقای سعادتی و آقای سالمی باری از روی دوش این خانواده بسیار نیازمند که حتی برای نان شب هم محتاج هستند، هر چه سریعتر برداشته شود.
صمیمانه برای مسئوولین مردمی که دلسوزانه برای رضایت خدا و بنده های خدا قدم برمی دارند آرزوی موفقیت روز افزون داریم.
با دست تو دست دیگر بندگانش را میگیرد.
با زبان تو گره از كار بنده ای باز میكند.
وقتی دستی را به یاری میگیری،
بدان كه در آن زمان دست دیگر تو در دست خداست
کمک های هر چند اندک مادی خود را به حساب کارت بانک تجارت شماره :
5859831008771817
بنام فرهاد داودوندی واریز کرده و پیامک ارسال مبلغ خود را نیز به شماره تماس 09161622595 ارسال نمایند.
مثل الذین ینفقون
اموالهم فی سبیل الله کمثل حبة انبتت سبع سنابل فی کل سنبلة ماة حبة و الله
یضاعف لمن یشاء و الله واسع علیم (بقره،۲۶۱(
کسانی که اموال خود را در راه
خدا«انفاق»میکنند،همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه یکصد
دانه باشد و خداوند آن را برای هر کس بخواهد(وشایستگی داشته باشد)،دو یا چند برابر
میکند و خدا(از نظر قدرت و رحمت)وسیع و(به همه چیز)داناست
|
|
|