منصوریان: ۱۴۰۱ از بهترین‌های آسیا می‌شویم

تصویر ندارد

به گزارش
“ورزش سه”، علیرضا منصوریان در نشست خبری پس از دیدار برابر سایپا ضمن
عذرخواهی از اصحاب رسانه به دلیل تاخیر برای حضور در جمع آنها به دلیل جلسه
کوتاه با بازیکنان و عرض تبریک به سایپایی‌ها صحبت‌های خود را آغاز کرد:

* نخواستیم احساسی بازی کنیم

بازی سخت و محکمی بود، تیم ما خیلی زحمت کشید؛ ما دو باخت داریم و هر دو
شکست هم با ضربه پنالتی بوده است؛ من فکر می‌کنم جدا از یکی، دو فرصت تیم
سایپا در نیمه اول، خیلی خوب بودیم و در نیمه دوم هم بازی خوبی را ارائه
کردیم؛ بعد از پنالتی سعی کردیم تا دقیقه ۸۶-۸۵ احساسی بازی نکنیم؛ آنجا
چون احساس کردیم فضا را از دست می‌دهیم به بازی بلند روی آوردیم و برای
بازی مالکانه تلاش کردیم.

* اینطور فکر نمی‌کردیم!

در نیمه اول خیلی از زمان‌های بازی آن شرایطی که باید گل می‌زدیم یا به
تیرک دروازه می‌زدیم یا توپ به مدافع سایپا برخورد می‌کرد؛ برخلاف تفکرمان
که فکر می کردیم با دو گل اختلاف بازی را ببریم، این اتفاق نیافتد؛ من داخل
رختکن به بازیکنانم گفتم مردان بزرگ از روزهای سخت می‌آیند؛ به دست آوردن
پیروزی حاصل تلاش و صبر یک مجموعه خواهد بود.

* هواداران را درک می‌کنم

امکان ندارد یک تیم تلاش کند ولی به نتیجه نرسد؛ ما قطعا به نقطه مورد نظر
می‌رسیم؛ ما از آن هوادارانی که امروز ناراحت شدند، ناراحت نیستیم چون از
جنس آنها هستیم؛ خدا برای من کافی است و آن خداوند به من کمک کرد که بازیکن
و سرمربی استقلال شدم؛ هواداران‌مان را کاملا درک می‌کنم؛ درک کردن آنها
برای من راحت است؛ من دیشب بازی رئال و بارسا را می‌دیدم و شب گذشته مثل یک
هوادار برای تیم مورد علاقه‌ام حرص می‌خوردم؛ هوادار قلب ماست و بعد از
خداوند، امید ما به هواداران است و دست تک تک هواداران را می‌بوسم؛ من از
هواداران ناراحت نیستم چون آنها من را فصل گذشته از برخی تونل‌های سخت
گذراندند؛ دو پنالتی داده‌ایم و دو باخت تجربه کرده‌ایم؛ این تیم را طوری
شکل داده‌ام که تا سال 02-1401 از بهترین‌های آسیا خواهد بود؛ دست هواداران
را می‌بوسم و می‌فشارم.

* باید سریع به گل برسیم

تا قبل از پنالتی شرایط ما خوب بود؛ زمین برای هر دو تیم بد ولی برای سایپا
کمی بهتر بود چون آنها با این زمین‌ها بیشتر کار کرده‌اند؛ منتظری در بخشی
از مسابقه در زمین حریف بازی می کرد؛ من کمتر تیمی را می‌شناسم که در
ایران چنین کاری بکند؛ تعداد ضرباتی که باید به گل تبدیل می‌شد مثل ضربه
جپاروف، وریا، بیت‌سعید و … زیاد بودند؛ ما باید سریع به گل برسیم؛ ما
برخلاف جریان بازی گل خوردیم؛ روی دو، سه ضد حمله سایپا شرایط‌مان سخت شد؛
در اواخر بازی هم شانس خوب داشتیم ولی از آن استفاده نکردیم؛ شما
نمی‌توانید از جباری و جپاروف توپی بگیرید، مگر اینکه اشتباه فردی بکنند؛
در زمین تختی ما تا هجده قدم سایپا ضربه‌های کوتاه می‌زدیم. 

* به جباری اعتقاد دارم

من به جباری اعتقاد دارم چون در کنار او بازی کرده‌ام؛ کنترل بازی را
دست‌اش می‌گیرد؛ به او گفتم داخل زمین برود و بازی را کنترل کند؛ من وقتی
در نفت بودم هم شبیه این اتفاق افتاد و تعویض را عوض کردیم؛ لازم بود پشت
قائدی را پوشش دهیم؛ داریوش شجاعیان فوتبالش را با دفاع چپ شروع کرده است؛
او یک مدافع چپ کلاسیک بوده و برای همین جباری را حفظ کردیم؛ تا زمانی که
انرژی در جباری و جپاروف هست نباید دست به ستاره‌هایتان بزنید؛ من نگران
شهباززاده و مصدومیت‌اش هستم؛ از خداوند می‌خواهم که او مشکلی نداشته باشد؛
او روز خوبی را شروع کرد و بد موقع مصدوم شد، هرچند که قربانی هم تلاشش را
کرد.

* نیاز به حضور همزمان قائدی و جباری

ما اگر می‌خواهیم قائدی را ببینیم باید کسی مثل جباری پشت او باشد؛ تعویض
جباری با قائدی اشتباه لفظی بود؛ ما مطمئن هستیم به هدفمان می‌رسیم.


* شانس آوردیم رحمتی اخراج نشد

داوری خوب بود؛ باخت دلیلی نمی‌شود که بار باخت را به دوش داوری بیندازیم و
پنالتی حریف هم درست بود؛ شانس آوردیم مدافع ما نزدیک بود و رحمتی اخراج
نشد.


وقت چلو مرغ خوردن! بذارید خبرنگارا بِخفتند/ وقت “دعوا و زاری” برید خبرنگارا را بیارید

تصویر ندارد
وقت چلو مرغ خوردن! بذاریدخبرنگارا بِخفتند

وقت “دعوا و زاری” برید خبرنگارا را بیارید

فرهاد داودوندی- بروجرد:
متاسفانه بعضی روسا در یک شهری در کره مریخ! وقتی “جیک جیک مستان شان” است اسم خبرنگار و وبلاگ نویس که می آید اخم های شان را در هم می ریزند و برای اینکه کسی سر سفره روزانه، موقع نوش جان کردن چلو مرغ و کباب سلطانی مزاحم شان نشود، در حالیکه دو لپه مشغول خدمت! هستند با اشاره دست می فهمانند که وبلاگ نویس و خبرنگار کیلویی چند؟!!!
اما….
اما همین روسا در کره مریخ! وقتی به مشکل بر می خورند، “کاسه چکنم چکنم” در دست می گیرند و با التماسی که در چشمانشان دیده می شود، ندا می دهند که این خبرنگاران و وبلاگ نویسان “عزیز دل” مان کجا هستند، تا بیایند وسط دعوا بین ما و طرف روبروی مان بنفع ما!!! قضاوت کنند؟!
صد البته وقتی هم با “لابی گری” های پشت صحنه، بعدا فیلم هندی می شود و همه دست در گردن هم عکس یادگاری می گیرند، بازی “کی بود کی بود من نبودم” شروع می شود و طبق معمول، تمام کاسه کوزه ها سر خبرنگاران و وبلاگ نویسان بی نوا شکسته می شود! و دوباره آنکه غریبه به حساب می آید اصحاب رسانه هستند و بس!
به همین خاطر باید گفت: خدا پدر و مادر قدیمی ها را بیامرزد که در ضرب المثل های مختلف با ظرافت می گفتند:

« وقت گریه و زاری، برین خاله رو بیارین /  وقتی خاگینه کلفته، بزارین خاله بِخُسبِه.»

« وقت گریه و ناله، برین دنبال خاله /  وقت نقل و نواله، حالا نیست جای خاله.»

« وقت سیب وستاره خاله خبر نداره /  وقت گریه زاری برید خاله رو بیارید.»

حالا شده حکایت درگیری های بین بعضی روسای شهر در کره مریخ!

بعضی های شان وقت خوش خوشان! می گویند خبرنگار نامحرم است و به هیچ وجه نبایددر جلسات مان حضور داشته باشد.

اما وقتی که به مشکل بر می خورند و جنگ مغلوبه می شود و طرف روبرو هم دیگر کوتاه بیا نیست، می فرمایند: پس این خبرنگاران نور چشم مان! کجا هستند؟!

البته در این موقع باید به طریقی دیگر و متناسب با شرایط موجود در آن شهر در کره مریخ! ضرب المثل جدیدی ساخت که:

“”وقت چلو مرغ خوردن، بذارید خبرنگارا بخفتند

وقت “دعوا و زاری” برید خبرنگارا را بیارید””


گوگل یاهو!