برگزاری نخستین جلسه کادر فنی استقلال

تصویر ندارد

نخستین جلسه کادر فنی استقلال فردا برگزار می شود
جلسه کادر فنی جدید استقلال پیش از ظهر فردا در محل باشگاه استقلال برپا می شود.در این جلسه درباره برنامه ریزی های آتی تیم بحث و تبادل نظرخواهد شد

کنار منصوریان در استقلال هستم/ بختیار کاملا به درد این تیم می خورد

تصویر ندارد

مهمان صخره ها زندگی،سرگذشت جذاب سرهنگ خلبان محمد غلامحسینی

تصویر ندارد

از راست: سرهنگ خلبان محمد غلامحسینی، امیر سرتیپ خلبان سید محمد علی رفیعی، سرهنگ پاسدار محمد پاپی نژاد

حاج کریم غلامحسینی پدر سرهنگ خلبان محمد غلامحسینی که به تنهایی فرزند اسیر خود را از دست حزب دمکرات کردستان آزاد کرد.

پرچم بروجرد در نیروی هوایی هم بالاست

مهمان صخره ها

سرگذشت جذاب

سرهنگ خلبان محمد غلامحسینی

از ورود به نیروی هوایی، نبرد هوایی و اسارت

 به دست حزب دمکرات کردستان

همچنین روایت پدری که یکه و تنها فرزندخلبانش

 را از دست حزب دمکرات کردستان نجات داد

چند روز قبل دوست بسیار عزیزی کتابی را برای مطالعه در اختیار من قرار داد بنام ” مهمان صخره ها”.

 کتاب ” مهمان صخره ها” روایت زندگی سرهنگ خلبان محمد غلامحسینی می باشد.


این کتاب سرگذشت پر فراز و
نشیب خلبان غلامحسینی، از زمان ورود به خلبانی تا ماموریت جنگی، درگیری با
جنگنده‌های عراقی، خروج اضطراری، اسارت به دست حزب دموکرات کردستان و در
نهایت آزادی را در بر می‌گیرد. بخش دوم کتاب نیز ضمایم است که شامل دو روایت
تکمیلی، اسناد و عکس‌ها است.


جزئیات بخش اول کتاب سلسله حوادثی را در بر می‌گیرد که در ادامه به حضور
خلبان محمد غلامحسینی در عملیات والفجر ۲ منتهی می‌شود. او در این عملیات
وظیفه حفاظت از پوشش هوایی کرمانشاه را برعهده داشته که در اواسط این
عملیات در آسمان با چند جنگنده عراقی درگیر می‌شود و طی یک تعقیب و گریز
مجبور می‌شود به سمت کردستان و مرز آذربایجان غربی برود.


خلبان غلامحسینی که به شدت مجروح شده مجبور به ایجکت ( فرود اضطراری)
می‌شود. او بعد از اینکه ایجکت می‌کند ناخواسته وارد حوزه استحفاظی حزب
دموکرات کردستان می‌شود و توسط این گروه به اسارت درمی‌آید. غلامحسینی از
تیرماه تا آبان ماه در اسارت این گروه بوده و بعد آزاد می‌شود که بخش
عمده‌ای از خاطرات کتاب به روایت این دوران اختصاص دارد.




راوی درباره چگونگی فرود آمدن در منطقه کردستان که در نهایت منتهی به اسارت
وی به دست عوامل حزب دموکرات کردستان می‌شود، می‌گوید: «…در آن منطقه،
باد از سمت غرب به شرق می وزید و مرا از مرز عراق دور می‌کرد و به سمت
ایران می‌کشاند و خوبی این مسئله این بود که به دست عراقی‌ها نمی‌افتادم.
اما وزش نامرتب باد نمی‌گذاشت چتر به صورت مستقیم پایین بیاید…چتر آرام
آرام پایین آمد و نزدیک زمین، ناگهان جریان هوا به قدری بد شد که کاناپی
چتر را جمع کرد و چنان مرا بر زمین کوبید که استخوان‌هایم له و لورده
شد…وقتی چشم‌هایم  را باز کردم، در چند قدمی‌ام پیرمردی را دیدم که بهت
زده مرا نگاه می‌کرد… قبلا می‌دانستم مناطق کردنشین (منطقه بیرون پرین
خلبان غلامحسینی در جنوب استان آذربایجان غربی و احتمالا بین مهاباد و
پیرانشهر است که اقوام کردنشین در آن سکونت دارند.) تحت درگیری است و حتی
برخی شهرهایش کاملا در محاصره گروهک‌های ضدانقلاب قرار دارد. اما از ظاهر
آنان نفهیمدم در کدام منطقه فرود آمده‌ام و به دست چه کسانی اسیر هستم.
خودی یا دشمن؟» ( ص 117، 120،  122 و 123)




در همه بخش‌های کتاب «مهمان صخره‌ها» که براساس روایت واقعی زندگی یک خلبان
است، بر مستند بودن مطالب این کتاب تاکید شده است. نویسنده کتاب دو روایت
تکمیلی هم به مطالب اصلی اضافه کرده که در مجموع، کتاب حاضر از چهار دیدگاه
روایت شده است.


درباره نقاط قوت و جذاب این کتاب هم، فرود اضطراری خلبان غلامحسینی که در
شرایط خطرناکی بوده و او به صورت تصادفی موفق می‌شود از هواپیمای خود که
دچار سانحه شده بود بیرون بپرد، از بخش‌های خواندنی و همراه با دلهره و
جذابیت کتاب است. همچنین فرود غلامحسینی در یک منطقه کوهستانی و اسارت او
به وسلیه حزب دموکرات و مواجه او با مردم کرد از بخش‌های خواندنی
کتاب «مهمان صخره‌ها» است.


در این میان، نقش پدر خلبان غلامحسینی ( حاج کریم غلامحسینی) در آزادی
او که با ترفند های مختلف و سماجت موفق می شود با نفر دوم حزب دمکرات کردستان دیدار کند نیز از موارد بسیار خواندنی کتاب محسوب می‌شود.

امروز دیداری با آقای حاج کریم غلامحسینی داشتم و  نیز تلفنی با فرزند دلاورشان سرهنگ خلبان محمد غلامحسینی گفتگویی انجام دادم و قرار شد بزودی که به بروجرد می آیند دیداری داشته باشیم.


شماره پیراهنم در استقلال سورپرایز است/قید قطر را زدم

تصویر ندارد

هافبک تازه وارد باشگاه استقلال اعلام کرد مدتها منتظر استقلالی شدن بوده است
بختیار رحمانی  پس از عقد قرارداد با آبی پوشان گفت: از استقلالی شدن بسیار خوشحال هستم و معتقدم اتفاق خوبی در زندگی ام رخ داد که به استقلال پیوستم. خیلی وقت بود که به دنبال این موضوع بودم و امیدوارم حالا بتوانم برای استقلال بازیکن مفید و موثری باشیم.رحمانی با اعلام این موضوع که قلبا منصوریان را دوست دارد، ادامه داد: برای امضای قرارداد با استقلال منتظر انتخاب سرمربی بودم و بسیار خوشحالم که با منصوریان کار خواهم کرد. استقلال با منصوریان به دنبال افتخارات بزرگی است که امیدوارم من هم بتوانم در این مسیر موفقیت حضور موثری داشته باشم. هافبک تازه وارد استقلالی ها ضمن تشکر از هواداران استقلال، بیان کرد: هواداران استقلال همیشه در فضای مجازی و در همه جا از من حمایت کردند. می خواهم با نمایشهای خوب محبت آنها را جبران کنم و امیدوارم بتوانم از پس این موضوع بر بیایم.وی در پاسخ به این سوال که چه شماره ای را در استقلال بر تن خواهد کرد، اظهار کرد: من دو شماره را انتخاب کرده ام که یکی همان شماره همیشگی ام است و دیگری یک شماره است که یک سورپرایز برای هواداران خواهد بود و به زودی آن را اعلام می کنم.رحمانی در پایان گفت: از باشگاه هایی که در این مدت به من لطف داشتند و با من تماس گرفتن ممنون هستم اما من می خواستم به استقلال بیایم و به همین دلیل قید پیشنهادم از قطر را هم زدم. از همه کسانی که به من مشاوره دادن در این مدت هم تشکر می کنم

تحقق رویای ۵۲ ساله/ بلند قامتان ایران راهی المپیک ۲۰۱۶ شدند

تصویر ندارد
پرچم ایران همیشه بالاست

تحقق رویای ۵۲ ساله/

بلند قامتان ایران راهی المپیک ۲۰۱۶ شدند


طنز بالاخره در انتخابات اخیر این شهر، کی با کی بود؟

تصویر ندارد

طنز

بالاخره در انتخابات اخیر این شهر،

 کی با کی بود؟

فرهاد داودوندی- بروجرد:

جوونم واستون بگه، از آنجا که تعدادی از همشهریان عزیز با دیدن من ( آقای خوش خیال!) سریعا می پرسند که فلانی بالاخره وضعیت شهر در انتخابات اخیر مجلس چجوری بود و در این عرصه کی با کی بود؟!

 باید بعرض برسانم بنده کمترین که سهل است، تمامی دانشمندان تاریخ به مانند انیشتین و فیثاغورث و ارشمیدس و افلاطون و ادیسون و … هم جمع بشوند، فرمول بسیار پیچیده اینکه بالاخره در انتخابات اخیر مجلس در بروجرد “کی با کی بود” را نمی توانند سر سوزنی حل کنند!

البته از آنجا که من خوش خیال! از تمامی دانشمندان طول تاریخ هوشم بیشتر است!!! در زیر در حد توان خود و بصورت کاملا علمی! پاسخی به پرسشگران عزیز خواهم داد:

 اگر بر فرض محال! مثلا در انتخابات اخیر در بروجرد 10 گروه علاقمند به شهر با تفکرات مختلف حضور داشتند( البته بعضی ها معتقدند فرض محال، محال است و بعضی دیگر معتقدند فرض محال، محال نیست! که بر سر این موضوع هم می توان چندین نشست برگزار کرد!)

به هر حال اگر ۱۰ گروه بودند و هر کدام از این گروه ها را با اعداد ۱-۲-۳-۴-۵-۶-۷-۸-۹-۱۰ نشان بدهیم باید بعرض برسانم:

ممکن بود گروه ۱ با گروه ۴ خیلی رفیق باشند، اما همزمان گروه ۲ هم برای اینکه از قافله عقب نماند با گروه ۶ چنان پیوند عمیقی بسته بود که باید در رابطه با آن کتابها نوشت!

بعد می ماند گروه ۳ که به گروه ۲ علاقمند بود اما برای رو کم کنی هم که شده  با گروه 7 عقد اخوت بسته بود!

جوونم بازم واستون بگه! ………………………..

متن کامل در ادامه مطلب


گوگل یاهو!