هنوز بسیاری از مردم بویژه مردم ایران با نام و چهره معصوم یك زن تشنه علم یعنی مریم میرزا خانی آشنا نشده بودند كه خبر مرگ نابهنگام او دنیا را تكان داد.بعد از انعكاس وسیع این خبر بسیاری از مردم دنیا و بیشتر مردم ایران كنجكاو شدند كه او را بشناسند. در مورد این دانشمند بزرگ چیزی كه تاسف دوستداران علم و فرهنگ را بر می انگیزد عمر كوتاه اوست.
خیلی ها از خود میپرسند چرا باید مردان و زنان سرنوشت ساز چون مریم میرزاخانی اینقدر زود از دنیا بروند و همه آرزو میكنند ای كاش او سالهای بیشتری زنده می ماند و به بشریت خدمت می كرد.
در طول تاریخ مردان و زنان بزرگی ظهور كرده اند كه عمر كوتاهی داشته اند مثل سهروردی یا ابوعلی سینا و بسیاری عمر طولانی داشته اند مثل أفلاطون یا در سالهای اخیر مثل برنارد شاو یا ماندلا و گاندی و دكتر حسابی.
این دردناك است كه دنیای پر از خشونت و بی رحمی ما انسانی با هوش و دانش سرشار و دارای روحی بزرگ و عاشق را از دست بدهد.
برای ما ایرانی ها جای تاسف مضاعف است كه این گنجینه های عظیم را حتی كشف نمیكنیم چه رسد كه وجود آنها را مغتنم بدانیم و زمینه رشد و شكوفایی آنها را فراهم كنیم.
سوگمندانه ما در سالهای اخیر استعداد عجیبی در سوختن فرصتها و فرار مغزها از خود بروز داده ایم. شاید فكر كنیم این همه دانشمند بالقوه كه هر روز از كشور عزیز ما كه در تاریخ به علم و فرهنگ شناخته میشود هجرت می كنند فقط به دنبال زندگی بهتر و خوشی بیشتر هستند كه البته این عیب نیست ولی در هر صورت بسیاری جوانان با استعداد ما بزرگترین هدفشان خروج از این كشور و رسیدن به جایی از این دنیاست كه قدر او را بشناسند و به او در شان یك انسان احترام بگذارند.
شاید بپرسید مگر در ایران احترام و قدر شناسی نیست ؟ پاسخ روشن است اگر هست این همه تلاش دانشمندان و دانشجویان نخبه برای رفتن به كشورهای دیگر بخصوص امریكا و اروپا برای چیست ؟
ما با خود بد كردیم. باید بر گردیم و رفتارهای نزدیك به چهار دهه گذشته خود را باز نگری كنیم. ما با جوانان ، با دانشجویان ، با جامعه زنان خوب رفتار نكردیم. ما به بهانه های قرون وسطایی آنها رنجاندیم. ما غمگنامه بسیاری از این مردم آزاریها و استعداد سوزیها را بناحق بنام دین انجام دادیم.
ما بعضی از سرمایه های انسانی را بخاطر چیزهای كوچك و مضحك كتك زدیم. آستین كوتاه موی بلند ،لباس رنگی ، ما با هر اندیشه متفاوت با خودمان برخورد كردیم.
ما مردم سرزمینمان را از شادیهای معمول و آزادیهای مجاز محروم كردیم. این در حالیست كه مردم سلحشور ما در سالهای سخت جنگ ایستادند و جانانه از كشور و انقلابشان دفاع كردند. اما ما فقط به آن گروه از ملت توجه كردیم كه انگونه كه ما میخواهیم بودند.
و امروز جای تعجب نیست كه بر أساس آمارهای رسمی مقام اول دنیا را در فرار مغزها بخود اختصاص داده ایم.
ما نه بخاطر مرگ نابهنگام و غم انگیز مریم میرزاخانی بلكه به خاطر نادانی و فرصت سوزی و رنجانیدن فرزندانمان باید عزای عمومی اعلام كنیم. و در این مراسم بیندیشیم و تصمیم به جبران بگیریم شاید هنوز دیر نشده باشد.
مهندس جواد كماسی
فرماندار سابق بروجرد