طی دو دهه اخیر که به چندین
دلیل از لرستان به تهران مهاجرت کرده و به نوعی پایتختنشین شدهام، یکی
از وظایف روزانه و ثابت من، گرفتن وقت دکتر متخصص، فوق تخصص و پرفسور، اخذ
نوبت پرتودرمانی و اسکن تخصصی، آزمایش و دهها مورد خدمات بهداشتی و پزشکی
برای بستگان درجه ۱ و ۲ و ۳ و … است که میخواهند برای درمان از لرستان
به تهران بیایند.
دلیل از لرستان به تهران مهاجرت کرده و به نوعی پایتختنشین شدهام، یکی
از وظایف روزانه و ثابت من، گرفتن وقت دکتر متخصص، فوق تخصص و پرفسور، اخذ
نوبت پرتودرمانی و اسکن تخصصی، آزمایش و دهها مورد خدمات بهداشتی و پزشکی
برای بستگان درجه ۱ و ۲ و ۳ و … است که میخواهند برای درمان از لرستان
به تهران بیایند.
بگذریم که این کارهای درمانی
معمولاً همراه به خدمات جانبی دیگری از قبیل ایاب ذهاب بیماران، پذیرایی،
بازدید از باغوحش تهران و برج میلاد است و البته این فقط خاص من نیست و
بسیاری از مرکزنشینها با این موضوع مواجه هستند.
معمولاً همراه به خدمات جانبی دیگری از قبیل ایاب ذهاب بیماران، پذیرایی،
بازدید از باغوحش تهران و برج میلاد است و البته این فقط خاص من نیست و
بسیاری از مرکزنشینها با این موضوع مواجه هستند.
هر بار که تماسی از طرف اقوام
لرستانی برای پیگیری کارهای درمانیشان در تهران انجام میگیرد با خودم
فکر میکنیم که شاید اوضاع خدمات سلامت در استان آنقدر خراب است که اغلب
بستگان به اجبار سفر پرمشقت به تهران را به جان میخرند و گرنه چه دلیلی
دارد که در سرما و گرما وقت خودشان را در پیادهروی بیمارستانهای تهران
صرف کنند و یا پولشان را بیهوده دور بریزند؟!
لرستانی برای پیگیری کارهای درمانیشان در تهران انجام میگیرد با خودم
فکر میکنیم که شاید اوضاع خدمات سلامت در استان آنقدر خراب است که اغلب
بستگان به اجبار سفر پرمشقت به تهران را به جان میخرند و گرنه چه دلیلی
دارد که در سرما و گرما وقت خودشان را در پیادهروی بیمارستانهای تهران
صرف کنند و یا پولشان را بیهوده دور بریزند؟!
البته بهشخصه ناراضی نیستم،
همین که خداوند متعال به این بهانه، فرصت کار خیر به من داده بود، بسی جای
خوشحالی است و خدا را از این بابت شاکرم؛ اما روز گذشته انتشار خبری در
حوزهی بهداشت و درمان لرستان باعث شد تا ساعتها به سقف منزل خیره شوم و
کمی به صداقت برخی اقوام شک کنم!
همین که خداوند متعال به این بهانه، فرصت کار خیر به من داده بود، بسی جای
خوشحالی است و خدا را از این بابت شاکرم؛ اما روز گذشته انتشار خبری در
حوزهی بهداشت و درمان لرستان باعث شد تا ساعتها به سقف منزل خیره شوم و
کمی به صداقت برخی اقوام شک کنم!
روابط عمومی دانشگاه علوم
پزشکی لرستان از قول معاون درمان این دانشگاه اعلام کرد که: ۸۰ درصد (توجه
کنید به ۸۰ درصد) مردم لرستان از حوزه سلامت رضایت دارند!
پزشکی لرستان از قول معاون درمان این دانشگاه اعلام کرد که: ۸۰ درصد (توجه
کنید به ۸۰ درصد) مردم لرستان از حوزه سلامت رضایت دارند!
شنیدن این خبر من را با ۲
گزینهی روی میز مواجه میکرد: اول این که تقریباً همه اقوام بنده جزو آن
۲۰ درصدی هستند که از خدمات حوزه سلامت در لرستان رضایت ندارند و دوم این
که شاید بستگان، من را سر کار گذاشته و هر از چند گاهی به قصد تفریح و
گشت، رنج مسافت رفت و برگشت هزار کیلومتری خرمآباد به تهران را به جان
میخرند و برای تفرج به تهران میآیند!
گزینهی روی میز مواجه میکرد: اول این که تقریباً همه اقوام بنده جزو آن
۲۰ درصدی هستند که از خدمات حوزه سلامت در لرستان رضایت ندارند و دوم این
که شاید بستگان، من را سر کار گذاشته و هر از چند گاهی به قصد تفریح و
گشت، رنج مسافت رفت و برگشت هزار کیلومتری خرمآباد به تهران را به جان
میخرند و برای تفرج به تهران میآیند!
البته گزینهی سومی هم وجود دارد: منبع این آمار ۸۰ درصدی رضایت مردم از خدمات درمانی در لرستان کجاست؟
از آنجا که اعلام برخی نظرات
در خصوص گزینه سوم ممکن است عواقب حقوقی و قانونی در پی داشته باشد، فعلاً
افکارم را روی دو گزینهی قبلی متمرکز و سعی میکنم چارهای بیندیشم.
در خصوص گزینه سوم ممکن است عواقب حقوقی و قانونی در پی داشته باشد، فعلاً
افکارم را روی دو گزینهی قبلی متمرکز و سعی میکنم چارهای بیندیشم.
با خود فکر میکنم حالا که
اوضاع بهداشت، درمان و سلامت در لرستان بسیار خوب است و اقوامم شاید به
قصد تفرج به تهران میآیند، پس من نیز بهترین گزینه را مقابله به مثل در
نظر بگیرم، لذا تصمیم گرفتم از این به بعد برای معالجه و کارهای پزشکی به
لرستان بروم؛ بالاخره آمار ۸۰ درصدی نشان از رضایت نسبتاً کامل مردم از
وضعیت سلامت است، چرا من از این امکانات استفاده نکنم؟!
اوضاع بهداشت، درمان و سلامت در لرستان بسیار خوب است و اقوامم شاید به
قصد تفرج به تهران میآیند، پس من نیز بهترین گزینه را مقابله به مثل در
نظر بگیرم، لذا تصمیم گرفتم از این به بعد برای معالجه و کارهای پزشکی به
لرستان بروم؛ بالاخره آمار ۸۰ درصدی نشان از رضایت نسبتاً کامل مردم از
وضعیت سلامت است، چرا من از این امکانات استفاده نکنم؟!
هم فال است و هم تماشا! حداقل
از این هزینههای گران درمان در تهران خلاص میشوم و از طرفی بسیاری از
تهرانیها نیز از آمار خدمات درمانی در این شهر راضی نیستند و به خارج از
کشور میروند؛ اما حالا اگر بدانند که در لرستان بالای ۸۰ درصد راضی از
خدمات درمانی دانشگاه علوم پزشکی و سایر نهادهای مرتبط با بحث درمان وجود
دارد، حتماً آنجا را به عنوان مقصد گردشگری (ببخشید: درمانی) انتخاب
میکنند و دیگر به خارج از کشور نمیروند!
از این هزینههای گران درمان در تهران خلاص میشوم و از طرفی بسیاری از
تهرانیها نیز از آمار خدمات درمانی در این شهر راضی نیستند و به خارج از
کشور میروند؛ اما حالا اگر بدانند که در لرستان بالای ۸۰ درصد راضی از
خدمات درمانی دانشگاه علوم پزشکی و سایر نهادهای مرتبط با بحث درمان وجود
دارد، حتماً آنجا را به عنوان مقصد گردشگری (ببخشید: درمانی) انتخاب
میکنند و دیگر به خارج از کشور نمیروند!
در حال مطرح کردن این تصمیم
با اهل منزل بودم که یکی از بستگان از خرمآباد تماس گرفت و از بیماریاش
گفت و این که لازم است برای پرتودرمانی به تهران بیاید! هنوز تماس این بنده
خدا تمام نشده بود که یکی دیگر از بستگان تماس گرفت و با بغضی در گلو از
بیماری مغز و استخوان همسرش گفت و این که پزشکش او را برای ادامه معالجه به
پزشک فوق تخصصی در تهران معرفی کرده است.
با اهل منزل بودم که یکی از بستگان از خرمآباد تماس گرفت و از بیماریاش
گفت و این که لازم است برای پرتودرمانی به تهران بیاید! هنوز تماس این بنده
خدا تمام نشده بود که یکی دیگر از بستگان تماس گرفت و با بغضی در گلو از
بیماری مغز و استخوان همسرش گفت و این که پزشکش او را برای ادامه معالجه به
پزشک فوق تخصصی در تهران معرفی کرده است.
با پایان یافتن این دو تماس من ماندم و تفکر به گزینه سوم!
اما نه! من که حوصله دردسر
ندارم، حتی اگر حوصله هم داشته باشم به خاطر اقوام هم که شده نباید ریسک
کنم، چون آنها برای پیگیری معالجات مکررشان به وجود من در تهران نیاز
دارند و نباید بیگدار به آب بزنم و خودم را گرفتار کنم زیرا تا همین حالا
هم چند نفری در نوبت اعزام به تهران هستند و نباید خلف وعده کنم. بالاخره
مهماننوازی از دیرباز از خصوصیات ما لرها بوده و هست!
ندارم، حتی اگر حوصله هم داشته باشم به خاطر اقوام هم که شده نباید ریسک
کنم، چون آنها برای پیگیری معالجات مکررشان به وجود من در تهران نیاز
دارند و نباید بیگدار به آب بزنم و خودم را گرفتار کنم زیرا تا همین حالا
هم چند نفری در نوبت اعزام به تهران هستند و نباید خلف وعده کنم. بالاخره
مهماننوازی از دیرباز از خصوصیات ما لرها بوده و هست!
عبدالرضا قاسمی
پایگاه خبری یافته