نامه سیدحجت الله موسوی زاده به فرهاد داودوندی

نامه سیدحجت الله موسوی زاده

به فرهاد داودوندی


خبرنگاری شغل نیست

(((فرهاد داودوندی خبرنگاری است افتخاری

که وابسته به هیچ دستگاه  و حزب و جناحی نیست)))

نوشته: سید حجت الله موسوی زاده

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ

  نون، سوگند به قلم و آنچه مى‌نویسند.

(سوره القلم _ آیه اول)

خبرنگاری یک شغل نیست، یک رسالت است؛

آنچه قلم را مقدس می کند، خبرنگاری محض نیست، نوشتن از  دردهاست، نوشتن از بایدها و نبایدهاست، معرفی زیبایی ها و زشتی هاست.

چه زیباست اگر صدای ناله دردمند و ناتوانی از جوهر قلم جلوه کند، و زیبایی قلم فطرت انسانها را بر انگیزد تا به فریاد دلی برسند، چرا که همه ما فطرتا رحیم و مهربان خلق شده ایم و از منبع رحمت سرچشمه گرفته ایم.

هرگاه انگیزه و هدفی در قالب هنر و قلم ترویج داده شود، موثر و ماندگار خواهد شد.

آری؛

در شهر ما، مغازه کوچکی که نام داودوندی بر بالای آن نقش بسته، فقط یک مغازه نیست، وقتی وارد آن می شوی، آنچه که علاوه بر اقلامی که برادران داودوندی از فروش آنها ارتزاق می کنند، یک لپ تاپ هم به چشم می خورد که به اینترنت اتصال دارد؛

هر چه هست از همین سیستم در دسترس ما قرار می گیرد.

فرهاد داودوندی خبرنگاری است افتخاری که وابسته به هیچ دستگاه و حزب و جناحی نیست، با کسی عقد اخوت نبسته، آدم کسی نیست و نان چاپلوسی خود یا موقعیت کسی را نمی خورد.

فرهاد داودوندی دردها را خوب حس می کند، زشتی ها و زیبایی ها را خوب می بیند، صداها را خوب می شنود، او مثل سلسله اعصاب در یک پیکر عمل می کند و پیام جامعه را به مغز مدیریت جامعه منتقل می کند.

او در همه زمینه ها قلم می زند، در زمینه اقتصاد، صنعت، تجارت، فرهنگ، مذهب، فقر، بیکاری، اعتیاد، ورزش، جوانان و…و…و…

بارها او را دیده ام که با ماشین ارزان قیمت شخصی خود، با استفاده از وقت خود، در حالی که دوربینی بر کمر و لبخندی بر لب دارد، در همه جا حاضر می شود.

داودوندی اکنون فقط یک خبرنگار معمولی نیست که کارش صرفا رسانه ای و اطلاع رسانی باشد، او فقط بومی و محلی کار نمی کند، او را حتی می توان یک نهاد حمایتی دانست که بارها و بارها با استفاده از شهرت و محبوبیتش و اعتمادی که مردم به او دارند، به کمک بینوایان و معلولین و افراد ناتوان بیاید و با جمع آوری کمکهای مادی و جلب حمایتهای معنوی، افراد و خانواده هایی را از رنج و غم برهاند.

او اکنون فقط برای اعتلا ء و پیشرفت و اصلاح شهرمان کار نمی کند، او بر گردن انسانیت حق دارد.

کلام را طولانی نمی کنم و در یک جمله می گویم:

فرهاد داودوندی انسان است، زیرا دغدغه انسانها را دارد و هر کسی همان است که به آن می اندبشد….

این نکته هم پنهان نماند که چنین انسانی گاه مورد هجمه و حسادت منفعت طلبان و حسودان هم قرار می گیرد، اما فرهادی که من می شناسم، پیه همه اینها را به خود مالیده است.

از خداوند بزرگ برای این دوست شایسته آرزوی موفقیت روز افزون دارم.

سیدحجت الله موسوی زاده


دیدگاه خود را بنویسید

دیدگاه شما

گوگل یاهو!