نامه آقای پویا کسایی؛
دبیر انجمن اسلامی دانشجویی دانشگاه آزاد بروجرد
به فرهاد داودوندی
متن زیر تشکری مختصر است برای فعالیت های ارزنده شما در شهرمان بروجرد. پایدار باشید.
فرهادِ داودوندی را مدتهاست که دنبال می کنم، حتی امروز که موقتا از زادگاهم دورم.
اما این فاصلهها باعث انفصال ما مردم و «عمو فرهاد داودوندی» نشده و نمیشود، که البته این پیوندِ ناگسستنی را مدیونِ خودش، فعالیتهایش و دلِ دریاییاش هستیم.
اما امروز به دو دلیل برای فرهادِ داودوندی مینویسم. اول اینکه امروز روز قلم است و فرهاد خان روزت مبارک. دوم اینکه فرهاد داودوندی در این سالها ثابت کرده که مردی از مردم و برای مردم است و اوست که با شخصیت چند بُعدیاش نه تنها خطوطِ سیاسیگری را به مفهومِ ناپسندِ آن درنوردیده، که البته به خاطر شخصیت عقلانی و تعاملش با همهی اقشار، محبوبِ همه، از چپ گرفته تا راست و از اصلاح طلب گرفته تا اصولگراست.
فرهاد داودوندی کسی است که احتمالا فضای شیشهایِ آیندهیِ بروجرد را باید مدیونش باشیم زیرا که در سالهای متأخر نشان داده که در عینِ تعامل با مسئولین و مدیران، میتواند اصلیترین و سازندهترین منتقدشان باشد.
اما چیزی که فرهاد داودوندی را از یک خبرنگار و یک فعال فرهنگی متمایز میکند همان دلِ دریایی اش است که در بالا عرض کردم، فرهاد داودوندی بر خلاف کسانی که همیشه پشتِ دوربینشان هستند، امروز خودش یک سوژهی عکاسی است
و اگر با دوربینتان قصد شکار این سوژهی ناب را دارید بهتر است سری به خانه «حسنِ ۲۵ساله» یا «خانهی خانوادهی دچارِ تومورِ مغزی» بزنید.
کافیست بروید و از خانوادهی «بدهکارِ بیتقصیرِ زندانی» نام و نشانش را بگیرید، شک نکنید که «حسن»ها و امثالشان، بسیار بیشتر و بهتر از من، فرهاد داودوندی را میشناسند.
که اگر روزی زبان بگشایند، به شما خواهند گفت که فرهاد داودوندی کمرِ همت بسته و یک تنه و البته با مُستَظهَر بودن به مردم بروجرد، دارد جُور همهی سازمانها و نهادهایی که نام «نیازمندان» و «زندگیِ بهتر» را یدک میکشند، میکشد.
فرهاد خان «وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ» که امروز مُزدِ کارَت را از مردم و از خدای مردم گرفتهای.