من اگر در این شهر مسوولیتی داشتم….
فرهاد داودوندی- بروجرد:
تا کنون از خودتان پرسیده اید اگر شما هم این امکان را داشتید که مسوولیتی در زادگاه مان به شما محول شود، چه کار خواهید کرد؟ و چه فعالیت هایی را برای مردم انجام خواهید داد؟
برای نمونه شما اگر در این شهر به هر عنوان مسوولیتی چه دولتی و چه غیر دولتی داشتید، در قبال زلزله مهیب استان کرمانشاه چه عکس العملی بعنوان یک مسوول یا یک مدیر شهری انجام می دادید؟
دوستی می گفت: اگر من مدیر شهری بودم، با وقوع زلزله کرمانشاه، شعار زندگیم می شد، “با تمام توان و تمام قدرت در خدمت هموطنانم”!
این دوست می گفت: اگر مسوولیتی داشتم، شب و روز برای جمع آوری کمک برای زلزله زدگان تلاش می کردم، از خواب و خوراک خودم در چند روز اول وقوع زلزله می گذشتم و به شهرمان شور و حال مضاعف می دادم تا مردم هم ببینند که مدیران شان در کنار آنها هستند.
من اگر در این شهر کاره ای بودم: پز مدیریتی و اینکه من چون مدیر شهری هستم باید دستانم در جیبم باشد و از راه دور دستور بدهم را کنار می گذاشتم و اصطلاحا لباس رزم می پوشیدم و خودم تمام شهر را رصد می کردم تا در کف جامعه حضور داشته باشم و با چشمان خودم ببینم چرا مردم شریف ما در مواقع بحرانی چندین قدم از بعضی مدیران که در مواقع اضطراری حوادث غیر مترقبه حضورشان اصلا و ابدا ملموس نیست، جلوتر هستند؟!
من اگر مسوولیتی در این شهر داشتم برای کمک به زلزله زدگان هموطنم، کرکره دکان جناح و جناح بازی را پائین می کشیدم و آنقدر برای جمع آوری کمک های مردمی تلاش می کردم که به بالاترین احساس خوشایند بی پایان کمک به همنوعان دست پیدا کنم.
این دوست در خاتمه اشاره کرد: من اگر به هر نوعی مسوولیت کم یا زیادی داشتم در چنین شرایطی که هموطنانم در استان کرمانشاه غرق در مشکلات ریز و درشت هستند، به دیگرانی که نور خیره کننده اما بی خاصیت میز ریاست چشم شان را کور کرده، فرق عمل و شعار را نشان می دادم.