ماجرای جالب هدیه ای که دست به دست شد

ماجرای جالب هدیه ای که امشب

دست به دست شد

و همه  از  صمیم قلب خوشحال شدیم

  حدودا ساعت ۱۱  شب

دوستان بسیار عزیزی امشب یک پلاستیک پر آجیل شامل  پسته و فندق و بادام و … به من هدیه دادند

تاکنون هیچگونه هدیه ای “برای خودم” از هیچ دوست و یا هیچ مسوولی در این شهر  نگرفته ام

اما امشب از گرفتن این هدیه بسیار خوشحال شدم

در مسیر رفتن به منزل  در حالیکه از سرما می لرزیدم، همشهری شریفی را که کارگر شهرداری است و مشغول  تمیز کردن محله ای بود دیدم

به نیابت از طرف دوستان  هدیه دهنده، آجیلی را که هدیه گرفته بودم به آن ” پاکبان” عزیزتقدیم دادم

با یک تیر سه هدف را زدیم

آن دوستانی که آجیل ها را به من هدیه دادند از اینکه من آنرا گرفتم بسیار خوشحال شدند،

خود منهم از اینکه دوستان  بسیار بسیار عزیزم به من هدیه دادند  بسیار خوشحال شدم،

 آن پاکبان عزیز هم از اینکه در این ساعت شب و در این سرمای سخت،  هدیه ای دریافت کرد بسیار خوشحال شد

خدا را شکر، نیت دوستان هدیه دهنده ، نیت بسیار خوبی بود

با این هدیه ارزشمند چندین نفر از صمیم قلب خوشحال شدیم


دیدگاه خود را بنویسید

دیدگاه شما

گوگل یاهو!