قدردانی از رزمنده قهرمان
جناب آقای افشین معظمی گودرزی
…….نیروهای عراقی بطور کامل متوجه حضور ما شدند حالا فاصله ما با آنها کمتر از ۲۰ متر شده، تخریبچی ها به هر وسیله خودشونو به حلقه های سیم های خار دار رسوندن، درست چهار حلقه روی هم بود در این لحظه عراقی ها بالای سر تخریبچی ها آمدند.
اسلحه هارا مسلح کردند ما هم فقط به فکر قطع سیم های خار دار بودیم این لحظه بر ما خیلی سخت گذشت چرا که اگر نیروهای تخریب شهید می شدند دیگه کسی توانایی انجام مسئولیت آنها را نداشت.
هنوز دستور حمله صادر نشده بود چون موانع و سیم های خار دار برداشته نشده بود . همین که عراقی ها این همه نیروی ایرانی را در روبروی خودشان دیدن شروع کردن به پرتاپ گلوله منور.
ما هم ضامن نارنجک هارا کلا کشیده بودیم واین خودش مشکل را دوچندان کرده بود به کمک دوستان چند تا برانکارد حمل مجروح روی سیم های خاردار انداختیم و……….
@@@@
توضیح فرهاد داودوندی:
از آنجا که دوست عزیزم جناب آقای افشین معظمی گودرزی جانباز قهرمان و بروجردی دفاع مقدس قصد دارند در آینده کتاب خاطرات رزمندگان بروجردی را برای ثبت در تاریخ به چاپ برسانند لذا از درج کامل این مطلب قبل از چاپ کتاب معذورم.
بینندگان عزیز می توانند این خاطرات واقعی و بسیار نفس گیر را در کتابی که در آینده نزدیک به چاپ خواهد رسید مطالعه نمایند.
هدف از ثبت این پست
علاوه بر قدردانی از جناب آقای افشین معظمی گودرزی، یاد آوری رشادت نوجوانان قهرمان بروجردی بود که در دوران جنگ تحمیلی برای دفاع از این مرز و بوم از جان و سلامتی خود گذشتند.درود بر شرافت شان