فصل نامه تخصصی پیام راستان منتشر شد


فصل نامه تخصصی پیام راستان منتشر شد

 نگاهی به مقاله بروجرد

و چالش تقسیمات کشوری

روزهای بروجرد- به
مدیر مسولی دکتر فرشاد علیاری و شورای سردبیری  فرشاد علیاری و  محمد
روزبهانی روی پیشخوان روزنامه فروشی ها قرار گرفت. این نشریه به صورت فصل
نامه و در حوزه علوم انسانی منتشر می شود.



 

از جمله مقالات قابل توجه شماره جدید فصلنامه  “پیام راستان” مقاله
بروجرد و چالش تقسیمات کشوری”
به قلم استاد محمد گودرزی است. وی در این
مقاله به تاریخچه تقسیمات کشور از زمان قاجار تاکنون به صورت مستند و علمی
پرداخته است.

در بخشی از مقاله آمده است:

در تقسیمات کشوری دوران قاجاریه، شهر بروجرد مرکز ولایتی به همین نام بود:
«ولایت بروجرد» که از شهر بروجرد و بلوکهای تابعۀ آن یعنی سیلاخور علیا،
سیلاخور سفلی، جاپلق(ازنا) و  بُربُرود (الیگودرز) تشکیل می‌شد.

با تصویب و اجرای »قانون تقسیمات کشوری« در ۱۶آبان ۱۳۱۶ ه. ش. بروجرد ابتدا
به استان غرب و پس ازاصلاحیه مصوب ۱۳ دی ۱۳۱۶ ه. ش. به استان ششم پیوند
زده شد. این شهرستان برای سالها موقعیت ممتاز فرهنگی و اقتصادی خود را حفظ
کرد.

در سال ۱۳۳۳ قانونی از تصویب مجلس شورای ملّی گذشت که به استناد آن،
استانها به جای «شماره»به اسامی تاریخی یا جدید خود نامیده می‌شدند.از آن
پس استان ششم، خوزستان نام گرفت.

در سال ۱۳۳۶ بخش الیگودرز از بروجرد جدا و به «شهرستان» تبدیل شد.

بر اثر تصویبنامۀ شماره ۱۲/ ۳۱۴۰ مورخ ۱۳۴۰/۲/۲۴هیئت دولت، سه شهرستان خرم
آباد، بروجرد و الیگودرز از استان خوزستان جدا و فرمانداری کل لرستان با
مرکزیت خرم آباد ایجاد گردید. لزوم مراقبت از ایالت و عشایر کوچرو و تدوام
سیاست حکومت وقت مبنی بر اِسکان اجباری عشایر، در شکل گیری این واحد جدید
سیاسی تأثیر داشته است. همچنین، به نظر میرسد که انتخاب خرم آباد به عنوان
مرکز فرمانداری کل لرستان، تحت تأثیر چنین نگاه نظامی – امنیتی صورت گرفته
است.

پیوستن شهرستان بروجرد به این واحد سیاسی(استانداری کل لرستان) بدون
ملاحظات کارشناسانه و با نادیده گرفتن اصل وحدت جغرافیایی، سوابق تاریخی،
فرهنگی، اقتصادی و به ویژه، بی توجهی به علایق اهالی بروجرد انجام گرفت. از
آنجا که تاریخ صدور تصویبنامه حدود یک ماه پس از رحلت آیت الله العظمی
بروجردی است این گمان قوت می‌یابد که دولتِ وقت از مخالفت جدی ایشان با
پیوند بروجرد به فرمانداری کل لرستان هراس داشته و اقدام به آن را در زمان
حیات ایشان صلاح نمیدیده است.

نارضایتی ساکنان شهرستان بروجرد {از این تقسیمات کشوری} ریشه‌های عمیق‌تری
هم دارد؛ هرگاه موقعیت حال و گذشتۀ این شهرستان با شهرهای پیرامون مانند
اراک، همدان، ملایر و حتی نهاوند مقایسه گردد آشکار خواهد شد که چگونه فرصت
پنجاه سالۀ گذشته، که می توانست در توسعه و پیشرفت همه جانبۀ بروجرد
مورد استفاده قرار گیرد، تحت تأثیر پیوند تقسیماتی نابجا و به تبع آن،
سیاست تمرکزگرایانه همراه با نگرش بسته، غیرعلمی و گاه تبعیض آمیز حاکم بر
بخشهایی از سازمان مدیریتی استان لرستان از دست رفته است. این نگرش، گویی
بروجرد را رقیبی پرخطر می‌شناسد و انجام هر تلاش برای عقب نگاه داشتن آن را
روا می‌داند.

خودداری از انتقال حتی یکی از دانشکده‌های دانشگاه تازه تأسیس لرستان به
بروجرد، جدا کردن روستاهای آباد دشت سیلاخور و الحاق آنها به شهرستان تازه
تأسیس دورود، جلوگیری از الحاق دوبارۀ شهر چالانچولان به بروجرد به رغم
درخواست مکرر اهالی آنجا، مانع تراشی در راه احداث فرودگاه بروجرد، مخالفت
گسترده با ایجاد مجتمع پتروشیمی بروجرد، پیوند زدن پروژۀ احداث راه آهن
دورود- بروجرد به ساخت راه آهن دورود- خرم آباد و…

استاد محمد گودرزی برای رفع تبعیض های تاریخی در مورد بروجرد چهار پیشنهاد ارائه می دهد:

۱ .تدوین و تصویب طرح جامع تقسیمات کشوری جدید

۲ .طرح تشکیل استان زاگرس

۳ .پیوستن بروجرد به استان مرکزی

۴ .افزایش تعامل و همکاری صمیمی مدیریت کلان استان لرستان با بروجردیها

به همه مخاطبان گرامی مطالعه کامل این مقاله علمی تاریخی را توصیه می کنیم.


دیدگاه خود را بنویسید

دیدگاه شما

گوگل یاهو!