نه من، نه منصور و نه بچه هایم هیچ وقت دوست نداشته و نداریم از بازی با ملوان حرف بزنیم
خیلی زود ۴۰ روز از فراغ منصور پورحیدری، پدر استقلالی ها گذشت و فردا نیز مراسم چهلم او بر سر مزارش برگزار می شود. به همین خاطر گفت و گویی را با فریده شجاعی همسر منصور پورحیدری انجام دادیم. در ادامه گفت و گوی کاپ با وی را می خوانید:
* خانم شجاعی چهل روز از رفتن منصور پورحیدری گذشت. باورتان می شود؟
نه واقعا هنوز باورم نمی شود. انگار همه چیز مثل یک خواب است و ای کاش خوابی بود که می شد آدم را بیدار کرد و گفت بلند شو، فقط یک خواب بود.
* چه حرفی با منصورخان دارید؟
حرف که زیاد است اما خیلی حرف هایم خصوصی است.
* از دیدگاه همسر پورحیدری او در فوتبال به حقش رسید؟
نه هیچ وقت اما خوشحالم که حداقل در آن دنیا به حقش رسیده است.
* از چه جهت به حقش نرسید؟
جایگاه منصور خیلی بیشتر از این در فوتبال بود اما قدرش را ندانستند.
* این اتفاق در بازی با ملوان هم رقم خورد؟
از آن بازی حرف نزنید که دلمان خون است. نه من، نه منصور و نه بچه هایم هیچ وقت دوست نداشته و نداریم از آن بازی حرف بزنیم.
* فکر می کنید در آن بازی به منصورخان خیانت شد؟
شما شک نکنید که به منصور خیانت کردند و همین اتفاق بود که ما را داغون کرد.
* از داخل زمین یا خارج از زمین؟
هر دو. هم داخل زمین و هم از بیرون به منصور خیانت کردند و کاری کردند که او دیگر سرمربیگری تیمی را قبول نکند. آن بازی خیلی برای منصور سنگین تمام شد.
* منصورخان می دانست چه کسانی این کار را با او کردند؟
او خیلی چیزها می دانست اما حرف نزد. آدم نجیب و خویشتن داری بود. سکوت کرد اما این سکوتش خیلی تلخ بود.
*اتفاقا یادم نمی رود در صحبتی که با آقای پورحیدری داشتم او گفت اگر بخواهم از آن بازی بگویم، خودش یک کتاب می شود.
بله، او خیلی حرف داشت اما در دلش نگه داشت. او بعد از آن بازی تا چند روز سکوت کرده بود، مات و مبهوت فقط نگاه می کرد.
* این بازی چقدر در روند زندگی منصور پورحیدری نقش داشت؟
نمی خواهم و نمی توانم بگویم این بازی و خیانتی که به منصور شد، او را بیمار کرد اما به اندازه ای برای او سخت و گران تمام شد که دیگر هیچ وقت سرمربیگری را قبول نکند.
*منصور پورحیدری دارایی اش را هم برای استقلال گذاشت. وقتی او ارثیه پدری اش را برای استقلال فروخت با او مخالفت نکردید؟
منصور آن قدر عاشق استقلال بود و استقلال را دوست داشت که نمی توانستم به او بگویم چرا این کار را می کنی. نمی توانستم عشقش را از او بگیرم.
*حتی برای جذب چند بازیکن استقلال هم خودش خرج کرد. درست است؟
منصور برای استقلال زیاد فداکاری کرد چون عاشق استقلال بود، چون تیمش را دوست داشت. من می دیدم او چقدر خالصانه دارد برای استقلال زحمت می کشد.
*آن پول ها برگشت؟
نه آن پول ها، خیلی پول های دیگر هیچ وقت به منصور برنگشت. البته او دنبال این چیزها نبود. او فقط می خواست عاشقانه کار کند .
*الان هم از باشگاه استقلال طلب دارند؟
بله.
*باشگاه استقلال طلب تان را پرداخت کرد؟
این مسئله چیز مهمی نیست و فعلا شرایط مالی باشگاه استقلال خوب نیست که ما دنبال طلب منصور باشیم. او دنبال اجر معنوی اش برای استقلال بود. منصور به عشق استقلال اصلا به پول فکر نمی کرد. پول اصلا برای او ارزشی نداشت. فقط می خواست عاشقانه کار کند. می خواست استقلالش سربلند باشد.
*جای خالی همسرتان را در کنار استقلال چقدر حس می کنید؟
چون منصور استقلال را خیلی دوست داشت، جای خالی اش را کنار استقلال خیلی احساس می کنم.