فردا جور دیگر باشم / شعر از : فریدون مشیری


فردا جور دیگر باشم

شعر از : فریدون مشیری


یاد من باشد فردا دم صبح

جور دیگر باشم

بد نگویم به هوا، آب، زمین

مهربان باشم، با مردم شهر

و فراموش کنم، هر چه گذشت

خانه ی دل، بتکانم ازغم

و به دستمالی از جنس گذشت

بزدایم دیگر، تار کدورت، از دل

مشت را باز کنم، تا که دستی گردد

و به لبخندی خوش

دست در دست زمان بگذارم


دیدگاه خود را بنویسید

دیدگاه شما

گوگل یاهو!