
این است قهرمان
اوپهلوان نبود
هرگز به عمر خویش
میدان پهلوانی مردان ندیده بود
بر سینه اش نبود
هرگز مدالهای طلایی افتخار
اما
او پهلوان زندگی سخت خویش بود
هرروز با امید
باکار نان زکوره خورشید، می ربود
شبها که تن به روزن کاشانه می کشاند
فریاد شادمانی فرزند و همسرش
پر می کشید بار دگر سوی آسمان
آورد قرص نان
این است قهرمان.
“گورگین”