برای ثبت در تاریخ بروجرد
سوم فروردین، جسارت دو بروجردی و ….
وقتی منافع شان در حال تامین شدن نیست، خبرنگار و خبرنگاران بروجردی عزیز دل شان می شوند، وقتی زیر زیرکی قراردادها را بستند و به نان و نوایی رسیدند، همه چیز یادشان می رود و دریغ از ارسال یک خبر خشک و خالی، هر جا هم که می نشینند بصورت کاملا غیر واقعی خود را در نقش دن کیشوت! نشان می دهند که توانسته اند حق بروجرد را بگیرند!!!
روز سوم عید فقط سید مجتبی خراسانی و فرهاد داودوندی با “هوار و داد” و با سخنان ” رُک، صریح و بدون رودربایستی در محل مسجد جامع بروجرد در مقابل تمامی حضار، مرد و مردانه از حق میراث فرهنگی بروجرد مقابل معاون ریاست جمهور و استاندار لرستان دفاع کردند، بقیه بخاطر اینکه نکند برایشان شری درست بشود و منافع شان به خطر بیفتد انگار یادشان رفته بود که برای دفاع از حق بروجرد مظلوم باید در مقابل معاون محترم ریاست جمهوری حرف بزنند!
اما…
اما حالا که میلیونها تومان پول برای بازسازی چند مکان تاریخی مستقیما از طرف تهران طی یکی دو تا قرارداد ( آنهم فقط و فقط به خاطر جسارت سید مجتبی خراسانی و فرهاد داودوندی که بدبختی بروجرد را فریاد زدند ) به حساب …. واریز شده، خبرنگار و وبلاگ نویس بروجردی غیر خودی به حساب می آید تا جائیکه آنچنان چراغ خاموش حرکت می کنند که لااقل یک خبر هم برای آن وبلاگ نویس ارسال نمی شود.
دوستان عزیز!
شما که شعار می دادید با حضور پر رنگ مردم ،بروجرد باید مقصد گردشگری باشد، ما هم که در این شهر صلواتی کار می کنیم و تا الان یک عدد حبه قند هم از شما نگرفته ایم، لااقل قواعد بازی را رعایت می کردید که پیش خودمان فکر نکنیم پس از قرارداد بستن و واریز پول به حساب شما، به شعور ما بعنوان فعال صلواتی اجتماعی، توهین شده!فقط خواستیم یاد آوری کنیم که بر خلاف بروجرد هر چند در جهان سرمایه داری در دنیا، دوران “زیر زیرکی” بازی تمام شده، اما در دوران وبلاگ نویسی و خبرنگاری، دنیا به آخر نرسیده، خدا پدر و مادر قدیمی ها را بیامرزد که گفته اند: شب دراز است و قلندر بیدار…