عکس ها از: ؟؟؟
همدردی جمعی از بروجردی ها با خانواده های سربازان جان باخته؛ با روشن نمودن شمع در میدان تختی
بدرود ای سربازان سر بلند وطنم
وقتی خبر پرپر شدنتان در شهر پیچید؛ بسیار غمگین شدم.
بغض راه گلویم را بست و باران
سرشکم سرازیر شد. غمی بزرگ و رخدادی نامیمون، دامن این سرزمین را گرفت و
سربازانی جوان با صدها امید در دل و هزاران آرزو در سر، راهی گورستان شدند!
سرشکم سرازیر شد. غمی بزرگ و رخدادی نامیمون، دامن این سرزمین را گرفت و
سربازانی جوان با صدها امید در دل و هزاران آرزو در سر، راهی گورستان شدند!
اما چرا فرزندان برومند این آب و خاک این گونه ناکام و بیصدا به کام مرگ میروند؟ مگر نه جوان است و پر از شور و نشاط؟!
مگر نه خانوادهای منتظر، مادری چشم به راه و نامزدی عاشق و دلبسته دارد؟
چه باید گفت از بزرگی این
سوگ؟! چه باید گفت آن هنگام که مادری افتاده برخاک، پدری اشکآلود و نامزد
ی جوان، رخت سیه بر تن مینماید؟ چگونه میتوان نوشت از جفای روزگار و از
بزرگی غم مادری جوانمرده، در آن هنگام که نور دیدهی خویش را به سینهی
سرد گورستان میسپارد!
سوگ؟! چه باید گفت آن هنگام که مادری افتاده برخاک، پدری اشکآلود و نامزد
ی جوان، رخت سیه بر تن مینماید؟ چگونه میتوان نوشت از جفای روزگار و از
بزرگی غم مادری جوانمرده، در آن هنگام که نور دیدهی خویش را به سینهی
سرد گورستان میسپارد!
به راستی سراغ فرزندش را از که بگیرد و چه بگوید از رنج و زحمت چندین و چند سالهاش؟
وای بر این روزگار و اف بر این تقدیر شوم …
مریم ثناعیمقدم
یافته – دورود لرستان