خط و نگار عشق بر تاروپود جان؛
معجزه “پشتکار”
آوازه هنرمند بروجردی را جهانی کرد
محله قدیمی باغ چال شهر بروجرد خاطره آن روز زیبای اردیبهشتماه سال ۱۳۳۵ را هنوز از حافظه تاریخیاش پاک نکرده تا باافتخار تولد هنرمندی که جهان را در قبضه هنر خویش مستور کرده است هرروز زادگاه این هنرمند را بیشتر به دنیا معرفی نماید.
استاد جواد بختیاری از هنرمندان به نام کشور است که آوازه هنر بیبدیلش امروز مرزهای دنیا را درنوردیده و سر از مجموعه کلکسیونهای جهانی هنردوستان درآورده و باافتخار خود را فرزند این آبوخاک میداند.
وی در خانوادهای علاقهمند به هنر و ادبیات فارسی به دنیا آمد که پدرش اهل شعر و شاعری بود و خطی خوش و زیبا داشت و در فضایی هنری قد کشید که هریک از اعضای خانوادهاش هنرمند بودهاند، از نقاش و خطاط گرفته تا شاعر و ادیب.
۴ ساله بود که هنر خود را با نقاشیهای زیبایی که بامدادهای رنگی ساده میکشید به اطرافیانش نشان داد تا او نیز وارث هنر خانوادهاش شود. در ۶ سالگی توانایی ترسیم پرترههای واقعی چهره افراد را با تشویق مادرش به دست آورد.
در کلاس سوم ابتدایی نخستین نقاشیاش دریکی از مجلات آن زمان به چاپ رسید تا نویدبخش آغاز هنر و آوازه جهانی وی باشد. در دوران تحصیلش همواره شاگرد ممتاز بود و بهعنوان دانشآموز نمونه معرفی میشد.
فرصتی پیش آمد تا در سفری که به ایران و زادگاهش بروجرد داشت با این استاد بلندآوازه گفتوگویی ترتیب دهیم. با همان لهجه شیرین بروجردی پای مصاحبه مینشیند و به سؤالاتمان با مهربانی پاسخ میدهد.
از دهه ۴۰ به بعد در سن ۱۲، ۱۳ سالگی بهصورت جدی هنر نقاشی را دنبال کردم و در رشتههای دیگر نیز فعالیتی همزمان داشتم.
با شناختی که از نقاشان ماهر دنیا در آن زمان پیداکرده بودم تلاش میکردم به سبک آن نقاشان با اندک امکاناتی که در اختیارم بود کارکنم و برای این کار از نقاشیهای ترسیمشده توسط آن هنرمندان الهام میگرفتم در این حین همزمان خطاطی نیز انجام میدادم اما تمرکزم بیشتر روی نقاشی بود.
از دوران تحصیل خود پس از مهاجرت از بروجرد توضیح دهید.
در دانشگاه شیراز در رشته الکترونیک درس خواندم چون آن زمان اینگونه نبود که بتوان از نقاشی درآمدی کسب کرد و همین منطق باعث شد تحصیلاتم را در رشتهای کاملاً متمایز باهنری که به آن علاقه داشتم ادامه دهم و در کنار آن نیز به هنر نقاشی و خطاطی ادامه دهم. آن زمان حداقل هفتهای یک نقاشی میکشیدم.
در سال ۵۷ به دنبال علاقهای که به تحصیل در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران داشتم در کنکور این دانشکده پذیرفته شدم و برای ادامه تحصیل به این فضای هنری رفتم. تا سال ۵۹ که سالهای رؤیایی کار من بود و همراه با آقای سیروس مقدم کارگران فعلی تلویزیون و سینما و سه نفر دیگر مسئولیت شورای دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را بر عهده گرفتیم و تمامی امورات مربوط به این دانشگاه را از اساتید گرفته تا کلاسها در دست داشتیم.
در آن زمان در رشته وزنهبرداری نیز قهرمان ملی بودم و در کنار درس و دانشگاه، ورزش، فعالیتهای صنفی دانشگاه و مطالعات را نیز ادامه میدادم. با آغاز انقلاب فرهنگی در سال ۵۹ و تعطیلی دانشگاهها کلاس نقاشی در تهران دایر کردم و به آموزش این هنر به علاقهمندان پرداختم. در همین سالها بود که کتاب شرح خطاطی را به رشته تحریر درآوردم.
نخستین بار در چه سالی به هنر خطاطی گرایش پیدا کردید؟
با توجه به علاقهام که به مطالعه و تحقیق داشتم به موزه هنرهای تزئینی برای تحقیق در تاریخ خط و نقاشی ایران رفتم. در آنجا یک نسخه اصل از هنر خطاطی میرزا غلامرضا اصفهانی بر روی دیوار نظرم را جلب کرد و به مدت ۲ ساعت محو تماشای این نسخه خطی زیبای قدیمی شدم.
و این آغاز راهم برای ادامه هنر خطاطی بود که به همین دلیل بهمنظور تحقیق و پژوهش به انجمن خوشنویسان ایران رفتم و ۹ ماه بعد ممتاز شده و بهعنوان معلم انجمن انتخاب شدم. در دهه ۶۰ بیشتر خطاطی کار میکردم و به مدت ۶ سال از سال ۶۰ تا ۶۶ نقاشیهای کتابهای درسی دانشآموزان را انجام میدادم.
نخستین کتاب شما در چه سالی منتشر شد؟
سال ۶۳ نخستین نمایشگاه خوشنویسیام را در موزه هنرهای معاصر برپا کردم. در سال ۶۶ نخستین کتابم به نام سخن عشق چاپ شد و با استقبال فوقالعاده هنردوستان مواجه شد تا آنجا که در یک سال ۴ بار تجدید چاپ شد. این کتاب مقدمهای برای معرفی من به جامعه آن روز بود و شهرتی بسیار برایم به همراه آورد. تا آنجا که عکاسان آن زمان کارتپستالهایی را از روی ۱۲۰ تابلوی منتشرشده در این کتاب چاپ میکردند و به فروش میرساندند.
در سال ۶۴ مسئول بخش فرهنگی انجمن خوشنویسان ایران شدم و به دلیل فعالیتهای متمرکزی که در این انجمن صورت گرفت از دهه ۶۰ بهعنوان دهه طلایی انجمن خوشنویسان ایران یاد میشود.
چه تعداد نمایشگاه در کشورهای خارجی برگزار کردهاید؟
از سال ۶۶ تا به امروز نمایشگاههای خارج از کشور را در ۳۸ کشور دنیا برگزار کردم و موفق به دریافت جوایز بینالمللی متعددی از کشورهای مختلف شدم. از سال ۷۲ فعالیتهای هنریام را در کشور امارات آغاز کردم.
دلیل علاقهمندی کشورهای عربی به هنر خطاطی و نقاشی هنرمندان ایرانی چیست؟
کشورهای حوزه خلیجفارس علاقه بسیاری به هنرهای خطاطی ایرانی بهویژه خط نستعلیق دارند و بسیاری از صاحبمنصبان آنها مجموعههای هنری بسیاری را از هنرمندان به نام ایرانی گردآوری کردهاند. در کشورهای دیگر همچون قطر و کویت هم استقبال خوبی میشود اما امارات حمایت بیشتری میکرد. انگیزه آنها از گردآوری این آثار هنری نیز ساختن شخصیتهای هنری برای کشورشان است.
از سویی تأمینکننده آثار هنری و خوشنویسی کشورهای حوزه خلیجفارس غالباً هنرمندان ایرانی هستند و آنها نیز با اعتقاد راسخ به هنر هنرمندان ایرانی تمایلی به خرید اثر هنری از هنرمندان دیگر کشورها ندارند.
چه عاملی در طی مسیر موفقیتهای شما بیشتر مثمر ثمر بوده؟
به معجزه پشتکار اعتقاددارم چراکه استمرار باعث پیشرفت میشود اما بهویژه در کار هنر شرط اصلی داشتن حافظه قوی است که این عامل تعین کننده مسیر است. مثلاً در حوزه نقاشی و خوشنویسی حافظه تصویری بسیار مهم است و کسی که حافظه خوبی نداشته باشد قطعاً نمیتواند هنرمند خوبی شود.
فعالیت بسیار توان پردازش حافظه را افزایش میدهد و درواقع حافظه و پشتکار علت موفقیت من در این کار بود.
چرا درگذشته دانشآموزان بروجردی موفقتر از امروز بودند با توجه به اینکه نام بروجرد باوجود هنرمندانی چون شما در سطح کشور میدرخشد؟
مجموعه عواملی در هر عصر افراد را برای رسیدن به اهداف بلند هدایت میکند. بروجرد به دلیل قدمت بیشتر خود نسبت به شهرهای دیگر استان و نیز آبوهوای مطلوب خود که سبب شکوفایی استعدادها میشود همواره در سطوح مختلف کشور و بینالمللی حرفی برای گفتن داشته است. هنرمندانی که بیشتر آنها مربوط به دهه ۴۰ بودند با گذر از این شهر سبب تشویق دیگران برای پیمودن مسیر آنها شدند تا با درس خواندن بسیار به سطح آنها برسند و این امر به یک فرهنگ در بروجرد تبدیل شد و نتیجه آن این شد که نسلهای گذشته به دانشآموزانی درسخوان تبدیل شدند.
بهطورکلی ضریب هوشی بروجردیها در منطقه بالاتر از شهرهای دیگر است و بخشی از این ضریب هوشی به موقعیت اقلیمی این شهر برمیگردد علاوه بر این وجود انگیزه اجتماعی قوی در شهروندان بروجردی و نیز مدارس متعدد و ترویج فرهنگ باسوادی درگذشته سبب شد دانشآموختگان بسیاری از این خطه به کشور معرفی شوند.
در بروجرد موقعیت و علاقه به تحصیل با توجه به پارامترهای یادشده نسبت به دیگر شهرهای کشور بیشتر بود و این مصداق آن است که مثلاً در شهری همچون یزد افراد تبحر خاصی در تجارت دارند بنابراین زیرساخت موفقیت تحصیلی در شهری همچون بروجرد هوش سرشار افراد و نیز تبدیل این زمینه به اسلحهای برای موفقیت است.
تحصیل بهترین فرصت برای شهروندان بروجردی بود و در آن زمان نسبت به جمعیت این شهر رقم افراد تحصیلکرده بسیار بیشتر از شهرهای دیگر کشور بود. در حال حاضر نیز بسیاری از افراد موفقی که در رشتههای مختلف در سطح کشور فعالیتی مثمر ثمر دارند اهل بروجرد بودهاند و درسخوان بودن بروجردیها در جامعه ایران آن روزگار کاملاً جاافتاده بود.
نسلهای دهه ۴۰ و ۵۰ بروجرد انگیزه بیشتری برای موفقیت داشتند و در رشتههای مختلف ورزشی، هنری، سیاسی و علمی به موفقیتهای بسیاری دست یافتند.
از بچگی علاقه به شهرم داشتم و در تمامی آثار و کتابهایم نام بروجرد را آوردهام و در بسیاری از مصاحبههای خارج از کشورم که با رسانههای مختلف داشتهام نام بروجرد را ذکر میکنم و به نظرم حسن شهرت سبب میشود انسان به نقطه شروع موفقیتش بیشتر افتخار کند. جغرافیای بروجرد برای من تداعی امنیت میکند و وقتی به شهر و زادگاهم میآیم برایم این معنا را دارد که به دوران امنیت خود پناه میبرم. آبوخاک بروجرد را واقعاً حس میکنم و در بدو ورود به این شهر ساعت وجودم کوک میشود.
استاد بختیاری چهکاری برای بروجرد میتواند انجام دهد؟
آرزوهایی برای بروجرد دارم مثلاً اینکه در صورت تمکن مالی بنیاد فرهنگی در بروجرد دایر کنم و همواره این آرزو را داشته و دارم که در شهر و زادگاه خودم کاری برای همشهریانم انجام دهم.
در دورههای مختلف برای مشورت در مدیریت شهری و فرهنگی بروجرد دعوتشدهاید؟
خیر بسیاری از مدیران شهری دیروز و امروز شناختی نسبت به من و دیگر هنرمندان نامی این شهر ندارند و به دلیل اینکه بیشتر مدیران موقت هستند زیاد به قول و قرارشان نمیشود اعتماد کرد.
بهعنوان یکی از بزرگان هنر بروجرد تلاشی درزمینهٔ معرفی مفاخر بروجرد همچون لوریس چکناواریان رهبر ارکستر ایران انجام دادهاید؟
در مورد لوریس که یکی از آرزوهایش بازگشت به بروجرد و حتی زندگی در شهر خودش است کملطفیهای بسیاری شده و متأسفانه بسیاری از مسئولان کلان کشور با تصویر وی برای خود اعتبار کسب کردهاند و این اتفاق ناخوشایند در مورد بسیاری از هنرمندان و چهرههای محبوب کشور نیز افتاده و لازم است از این هنرمندان برای اعتلای بروجرد کمک بسیاری گرفته شود چراکه آنها حاضرند با هزینه شخصی خود خدمات بسیاری را به این شهر ارائه دهند که متأسفانه با مقاومت برخی مسئولان مواجه میشوند.
گفتگو از: جناب آقای مهدی واهبی
ویرایش: سرکار خانم الهام شاهد پور