هوا آلوده نیست،
فکرها آلوده شده اند که هوا کثیف شده است.
نوشته: آقای مجید گودرزی مدرس دانشگاه
سالهای زیادی است که آلودگی هوا
نفس های شهروندان شهرهای بزرگ را به مخاطره انداخته است و جای تاسف دارد
که منافع عده ی کثیری با این آلودگی ها همسو شده است. متولیانی که مدام
شانه خالی می کنند و مردمی که در هوای گازهای سمی در حال تنفس
هستند.سازمانهایی که به دادن پاسخهای سربالا عادت کرده اند و مردمی که هیچ
پناهی برای برون رفت از شرایط بد فعلی ندارند.
در ابتدا باید پرده از یک
اشتباه راهبردی در سیاستگذاری های کلان برداریم. جایی که یک کالای تک
کاربردی و آلوده کننده جای یک کالای چند کاره با آلودگی بسیار پایین را
گرفته است. بله درست است در بیشتر کشورهای جهان سوختهای فسیلی از جمله گاز
در نیروگاههای نزدیک به پالایشگاهها تبدیل به انرژی الکتریکی شده و برق
تولیدی منتقل می گردد و نه خود گاز. در این کشورها بخاطر متمرکز بودن
تاسیسات تبدیل انرژی امکان مقابله با آلودگی های زیست محیطی اینگونه انرژی
ها بسیار آسان و متمرکز است. اما در کشور ما با صرف هزینه های وحشتناک و
بسیار زیاد سوخت گاز که تنها کاربردش تولید گرماست و حرکت خودروها، جایگزین
انرژی برق شده است انرژی برق صدها استفاده می تواند داشته باشد و خطرات آن
نسبت به گاز بسیار پایین است و از ایمنی به مراتب بالاتری برخوردار است.
در شهری همانند تهران بیش از ۴
میلیون خانوار زندگی می کنند که در ابتدای فصل سرما اگر هر خانوار تنها یک
وسیله گرمایشی همانند بخاری روشن کند ۴ میلیون وسیله شروع به ایجاد گازهای
سمی می کنند. این در حالی است که این وسایل فاقد هر گونه صافی هوا و نیز
بازرسی دوره ایی می باشند. و در بدتر موضوع برچسب انرژی اکثر تولیدات داخلی
از Gپایین تر است و حتی برای یک دقیقه هم امکان ایستادن در مسیر خروج دود
این وسایل ممکن نیست.
اما مسئولین مدام برای اخذ
معاینه فنی و فروش محصولات جدید سراغ خودروهایی می روند که اولا” دارای
کنیستر برای جلوگیری از انتشار گازهای آلوده است و ثانیا”بازرسی دوره ایی
دارند و ثالثا”برچسب انرژی آنها بسیار بالاتر از بخاری های گاز سوز است.
ایجاد منطقه ی زوج و فرد و طرح
ترافیک و فروش ساعتی، روزانه، هفتگی، ماهیانه و سالیانه طرح ترافیک بدترین
سودجویی از ریه های مریض مردم است. آیا اگر مردم هزینه ورود به طرح ترافیک
را بدهند دیگر خودروها آلوده کننده نیستند!؟ و وقتی مردم هزینه ورود به طرح
ترافیک را می پردازند این وجوه صرف کجا می رود که هوا هر روز آلوده تر می
گردد؟
بودجه ی سهم حمل و نقل عمومی هم
یکی از اعتباراتی است که سالهاست تخصیص پیدا نکرده است و یا مقدار آن
حداقل به اندازه فروش خودروهای شخصی رشد نداشته است. سهم انرژی اتمی هم
بقدری ناچیز است که امید جایگزینی آن با انرژی های موجود شاید یک خیال
پردازی باشد. اگر هم بنا باشد این انرژی وارد شبکه توزیع شود قطعا” قبوض
تصاعدی برق مانع از جایگزینی آن با سوختهای فسیلی خواهد شد.
در اکثر کشورهای دنیا بیمهها
بخاطر بالا رفتن هزینه های درمان مقابله جدیایی با برخی زیادی خواهی ها و
فسادهایی می کنند که به سلامت مردم آسیب می زنند و باعث فشار بر بیمه ها می
گردد. اما در ایران بخاطر دولتی بودن اکثر بیمه ها آسیب زنندگان به سلامت
مردم فقط در صورتی که سیاسی گردد، قابل پیگیری است.
اشتباه راهبردی جایگزینی گاز
بجای برق، عدم وجود دستورالعمل های الزام آوار برای بازرسی و تعمییرات دوره
ایی وسایل گرمایشی بخصوص بخاری های گازی، عدم الزام به رعایت استاندارد
های بالاتر در تولید کالاهای گرمایشی، متعادل نبودن رشد نیازبه حمل و نقل
عمومی با بودجه های اختصاص یافته، ارائه آمارهای غلط و گمراه کننده درخصوص
آلاینده های اصلی، دولتی بودن سلامت و در نتیجه عدم پیشگیری از انتشار
آلاینده ها، فروش طرح ترافیک و سودجویی و خباثت در خصوص به مخاطره افتادن
سلامت مردم، نبود نیروی بازدارنده برای استفاده از وسایل حمل و نقل شخصی
و… همگی علت های آلودگی هوای کلان شهرهای ایران است.
مجید گودرزی
مدرس دانشگاه