اختصاصی آبیته- مطهره قریشیان- هر موفقیتی دو چیز را می طلبد، حمایت و انگیزه. قصد کاری را می کنی، قدم ها را برداشته و پیش می روی اما سرد می شوی، موفقیت از تو دور می شود و بر می گردی همان جایی که بودی با زمان و فرصتِ تلف شده، چون کسی نبود که تو را تشویق کند، پشتیبانت باشد و به تو روحیه مضاعف بدهد. آری حمایت خودش چند حرکت به سوی شکست دادن موانع و بدست آوردن پیروزی و موفقیت است، به خصوص در ورزش و فوتبالی که ما دنبالش می کنیم آن هم بصورت ویژه.
حمایت کننده های فوتبال افراد مختلفی هستند؛ مدیرعامل، اسپانسر، هیئت مدیره و کسانی که خرج باشگاه را می دهند و هوادارانی که انرژی و وقتشان را برای تیم محبوب خود صرف می کنند. اما وقتی به روز خاصّی می رسی تنها این گروهِ هواداران، خاص هستند. خاص به معنای واقعی، با حضوری چشم گیر، به رنگ تیم، با فریادهای متعصبانه. هوادارانی که اگر نباشند تیمشان شکست می خورد، اگر خوب نباشند تیمشان ضرر می بیند و اگر تمامِ کمال خود را به همراه بیاورند، ترس و رعبه ای شگفت در دل حریف بوجود می آورند.
اما همه می دانند رکورد بیشترین حمایت ها از آنِ استقلال است، از آنِ هواداران پر غرور که با دل های آبی خود اجازه خودنمایی به هیچ رنگ دیگری را نمی دهند. نه تنها از حیث تعداد بلکه از نظر من بهترین های ممکن در اختیار آن هاست. اُبهتی که حضور آنها در خانه به وجود می آورد از حدّ توانایی دیگر تیم های آسیا خارج است. انگار که آسمان به زمین می آید و به شکلی دیگر قدرت خود را به رخ زمینیان می کشد. شاید هم قطره های زیبای باران هستند که از بالا برای حمایت از نماینده ی زمینی خود می آیند و اتحاد خانواده ی خود را بار دیگر به مردم یاد می دهند.
هیبت آسمانی خود را دوباره نشان بده، بگذار تا ستاره ی دیگری در دلت به آرامش برسد. آرامشی که مدت هاست انتطارش را می کشد. آرامشی که ما تلاش می کنیم تا به دستش بیاورد. چهارشنبه قدمی دیگر است برای این هدف و یکی از روزهای سرنوشت ساز برای این که تلاش های امسال، یک پله بیشتر شود و یک سال دیگر به تعویق نیفتد.
استقلالِ آسمانی – بوریرام تایلندی. این بار درسِ «حماسه ی حضور» برای دانش آموزان تایلندی…
اما حرف از انگیزه هم بود. قدم ها وقتی محکم می شوند که انگیزه ای زیبا درون آن ها باشد. هدف مشخص، راه روشن، نقشه در دست. اکنون انگیزه ای برای گذرانِ این مسیر و حوادثی که نمی دانیم و ممکن است رخ دهد. این انرژی ست که تو را پیش می برد، همانند جسمی که به زور از لابه لای اجسام دیگر بیرون بکشی. چطور می توان ناخواسته کاری را به خوبی انجام داد؟!
فوتبال را می شناسی، لحظه به لحظه آموختی و اکنون در تیمی هستی که به تو نیاز دارد. تو هم به او نیاز داری! از آموخته ها باید نهایت استفاده را برد، اما چگونه وقتی نمی خواهم؟ موفقیتی که تو از بچگی آرزویش را داشتی الان منتظر توست. در تیمی بزرگ به نام استقلال، در کنار دیگر کسانی که پیروزی ها را می خواهند و با آن پشتیبانی که احتیاج داری، الان نوبت توست که برای عالی بودن اراده کنی. برای همکاری با دیگران در ثبت لحظه های باکیفیت و در نهایت امضای موفقیتِ ماندگار.
اما چرا این دو کلمه؟ حتی اگر آنها را با «یا» جدا کنی و بخوانی می فهمی که هر دو لازم و ملزوم یکدیگرند و وقتی خالق زیبایی ها می شوند که در کنار دیگری نقش مکمل را ایفا کنند و نتیجه ای متفاوت تر از سایر ۳ امتیازی های گذشته به دست آورند.
چهارشنبه، منِ هوادار، توی بازیکن ، آزادی و مُهری که بر پیراهنمان خورده است…