حسن روشن ؛ استاد بلامنازع حرفهای تلخ

 این صراحت لهجه خوب و لازم است، نباید در آن تعابیر زننده و توهین آمیز باشد و سبب تحقیر و بی احترامی به افراد شودحسن روشن بواسطه اینکه از بازیکنان وپیشکسوتان باشگاه استقلال است روی چشم همه ما استقلالیها و اهالی فوتبال جا دارد و زحمات و خدمات فوتبالی وغیرفوتبالی‌اش بر هیچکس پوشیده نیست و همیشه برای خانواده استقلال بزرگ و محترم و قابل‌تقدیر بوده و هست اما این مطلب نقدی است بر حسن روشن ؛ مردی که با صراحت تمام ،همه را نقد میکند و بنوعی مسعود فراستی فوتبال ایران است .البته امیدوارم حسن آقای روشن همانقدر که صراحت لهجه دارد سعه صدر هم داشته باشد و انتقاد منِ نویسنده را به چشم دشمنی و یا تخریب تلقی نکند و بداند که احترامش بر ما و همه اهالی فوتبال واجب است و این نقد فقط یک درد ودل ساده نسبت به مردی است که در سالهای اخیر بیشتر از آنکه حرفهای محبت آمیز و دوستانه بزند با حرفهای تلخ وگزنده اش‌خاطرِاهالی‌ورزش وبخصوص استقلالیها را مکدرکرده است ،چه این حرفها از سر دلسوزی بوده باشد که حدس نگارنده هم قطع بر یقین چنین است و چه از سرکدورت و یا لجبازی با برخی از آدمها که روشن خودش را محق‌تر از آنها در تصدی پستها و مناصب باشگاه استقلال میدیده و بایستی در این خصوص به اذهان عمومی و رسانه ها پاسخگو باشد چرا که وی را همواره به عنوان یک فرد منتقد با زبانی تلخ و گزنده می شناسیم و صدالبته که خودش شاید نظری متفاوت با این داشته باشد و عنوان کند که این صراحت لهجه بخاطر دلسوزی است در صورتیکه در سالهای اخیر خلاف آن را شاهد بوده ایم و چیزی که در صحبت های حسن روشن می بینیم صرفاً صراحت لهجه و قاطعیت گفتار نیست بلکه حرفها و صحبتهای تلخ و گزنده و بعضاً توهین و تحقیر با چاشنی صراحت لهجه است .برای گواهی این موضوع هم نیازی به اسناد و مدارک نیست و یک جستجوی ساده در اینترنت و سایتهای خبری کافی است تا ادبیات گفتاری روشن مورد نقد و بررسی قرار بگیرد . بطور مثال او سال گذشته مصاحبه کرد و گفت : « مظلومی با کارهایی که منصور پورحیدری انجام داد، سرمربی استقلال شد! و ۱۵ سال پیش پورحیدری سرمربی بود و مظلومی به عنوان دستیار اما حالا جای این دو فقط عوض شد. در واقع استقلال به ۱۵ سال پیش برگشته است»اما دو روز پیش و پس از فوت پورحیدری در مصاحبه ای متفاوت گفت : «پورحیدری عاشق تر از حجازی بود » و این همان مثل معروف است که میگوید قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم خروس را ! در مجموع از این مثالهای نقض در حرفهای روشن زیاد است و اسامی افرادی که وی در مورد آنها حرفهای تند و تلخ و بعضاً گزنده و توهین آمیز زده آنقدر زیاد است که در این مطلب نمی گنجد و جهت اطلاع بیشتر و یکطرفه به قاضی نرفتن خوانندگان گرامی را به جستجو در آرشیو روزنامه ها و سایتهای خبری دعوت میکنم و حسن روشن عزیز را به خواندن این دو خط بعنوان نتیجه گیری این مطلب ؛” صراحت‏ لهجه‏ و قاطعیت در گفتار؛ برخی مواقع ،خوب و پسندیده است و برخی مواقع، بد و ناپسند. اما همان مواقعی که این صراحت لهجه خوب و لازم است، نباید در آن تعابیر زننده و توهین آمیز باشد و سبب تحقیر و بی احترامی به افراد شود. همچنین باید توجه داشت که رُک سخن گفتن؛ به معنای صراحت لهجه و جسارت اصولاً در بیان حقایقی است که بیانش به مصلحت است، نه جسارت در بی‌احترامی به دیگران و یا بیان حقیقتی که به مصلحت نیست و اعتبار انسانها را خدشه دار ساخته و موجب کدورت خاطر هواداران  می گردد .
سید مسعود عطری

دیدگاه خود را بنویسید

دیدگاه شما

گوگل یاهو!