امیر خان! ناز کردنم حدی داره…

عادت داریم حاشیه ها را بغل کنیم. عاشق اینیم که وقتی ابرو ایراد دارد بزنیم چشم را هم کور کنیم. اصل یعنی هیچ و فرع را عشق است. جوسازی را هم بدجور می پسندیم. این یعنی ما. ما یعنی این و همین.
بیست سال دیگر وقتی تاریخ فوتبال دهه هشتاد و نود را مرور کنند نام مردی را می شنوند که بهترین مربی تاریخ لیگ برتر بوده و کارنامه اش همتا نداشته. این را هم می فهمند که این مرد همیشه موفق، یک لشگر منتقد و مخالف داشته. امیر قلعه نویی امروز در حالی دست نیافتنی تر شده که یک فصل سنگین و نفس گیر را به انتها رسانده است. انکار اینکه از رسانه تصویری گرفته تا برخی مطبوعات، آشکارا خواستار زمین خوردن این مرد موفق بوده اند، بیهوده و خنثی است.
اما آنچه رخ داد و ثبت شد شبیه سازی از مشت محکمی است که بر دهان منتقدین همیشه منتقد کوبیده شد. جوسازی و دامن زدن به مافیا و دست های پشت پرده ترفندی است که مدتها است بی اثر است.
این استقلال وقتی غول های آسیا را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت و بعد از دوازده سال با قدرت و مستحکم به دور بعد صعود کرد، خط بطلان کشید روی هر آنچه از ذهن خلاق قلم به دستان مثلاً روشن فکر ریشه می گرفت.
استقلال امسال تیم تر از هر تیم دیگر بود. از لحاظ فنی، تیمی که بتواند الهلال را در عربستان شکست دهد قابل تقدیر و تشویق است. ثبت رکوردی رویایی برای خط دفاع استقلال در رقابت های داخلی و خارجی هم در نوع خودش مثال زدنی است.
کوتاهش کنیم بهتر است!
تراز یک سرمربی را از کارنامه او می سنجدند و امیر قلعه نویی کارنامه ای طلایی از خود به جا گذاشته است و بس.
با تمام این صحبت ها، سوال اصلی اینجا است که آیا می توان به سنت شکنی در فونداسیون فوتبال ایران امیدوار بود؟ آیا می توان امید داشت تا تیم یکدستی مانند استقلال فعلی به جای تخریب، تقویت شود؟ بیت المال را خرج شادی جوان ها کنند چه اتفاقی می افتد؟
قهرمان ایران برای آقایی در آسیا بودجه می خواهد و ثبات. امیدواریم اینبار و بر خلاف قبل، مهد قهرمان ویران نشود.
و در آخر روی صحبت مان با امیر قلعه نویی است. امیر خان! هواداران استقلال با تمام احترامی که برای سرمربی موفق خود قائلند، کاسه صبری دارند که آن هم اندازه ای دارد. بازی با احساسات آنها کار غلطی است. یا بمان و مثل همیشه محکم بجنگ، یا ناز کردن بیش از این باشد برای تیم آینده تان!


دیدگاه خود را بنویسید

دیدگاه شما

گوگل یاهو!