اشک ها و لبخندها، ورژن فوتبالی!

اختصاصی آبیته- فاطمه حسینی- باز هم فصل نقل و انتقالات. فصل داغ فوتبال. فصل رفتن ها. فصل آمدها. فصل گریه ها و فصل خنده ها. فصل قراردادهای بالاتر از سقف قرارداد و فصل قول هایی که مردانه نیستند! رفتارهایی که اصطلاحا آنها را «دو در کردن» می نامند!

همیشه وقتی می رسیم به نقل و انتقالات تابستانه و زمستانه، حسی با من همراه می شود. حسی که نه تنها با من، بلکه با میلیاردها هوادار فوتبال همراه می شود. حسی با چاشنی های تلخ و شیرینِ مخصوص به خودش!

همیشه با فصل نقل و انتقالات ترس داریم از رفتن محبوب هایمان! ترس بی معرفتی با معرفت ها و کابوسِ پیشنهادهای پر زرق و برق رنگ ها! بازی رنگ ها در نقل و انتقالات. ترس از زرد شدن، قرمز شدن و سبز شدنِ آبیِ محبوبم. کابوس پیشنهاد های میلیاردی این و آن! دوستی هایی که دشمنی را رقم می زنند!

اشک های من این طرف و لبخند هواداران رقیب طرف دیگر.
آری. نقل و انتقالات، بازی اشک ها و لبخند هاست! بازی اشک ها و لبخندهای هواداران!

در این فصل به ماهیت جمله ی «این استقلال است که می ماند» پی می برم. این می آید، آن می رود! ولی تنها چیزی که می ماند استقلال است. استقلالی که اگر نبود این و آنی هم نبودند که بر سرِ ستاره و سوگلی شدنشان دعوا باشد.

راه باز است برای همه، برای این ها و آن ها. هر که خواست بیاید و هر که خواست برود! اما این رفت و آمدها و آمد و شدها، آداب مخصوص خودش را دارد. قرار نیست هر که رفت بیانیه صادر کند علیه تیم! بیانه صادر کند و تیم را خراب کند. چرا که تنها چیزی که خراب می شود خودش است و نه تیم…

راه باز است و جاده دراز! اما یادت باشد اگر رفتی با سر و صدا و بیانیه، در راه هم پشت سرت ببند و برنگرد! به عقب نگاه نکن بعد از رفتن. در را ببند، یک قفل هم بزن روی در که اگر خواستی برگردی هم، نتوانی!

رفتن با بیانیه، دری است که قفل می شود برای همیشه. می شود پوسترهای پاره و کنده شده از روی دیوارها! میشود…

انتخاب با توست. ولی یادت باشد استقلال فقط یک تیم نیست. استقلال زندگی خیلی هاست. پس با زندگی خیلی ها بازی نکن!


دیدگاه خود را بنویسید

دیدگاه شما

گوگل یاهو!