استقلال ۲-۱ گسترش فولاد/ بندهای محکم کفش آبی

اختصاصی آبیته- پیام خدابنده‌لو- اولین نمایش شاگردان امیر قلعه نویی بدون نقص نبود. این تیم با تیم مورد انتظار هواداران فاصله دارد و تا رسیدن به تیمی که بتواند ستاره سوم آسیایی را کسب کند (هدف اصلی استقلال در این فصل) راه دراز است. ولی آنچه که مدافع عنوان قهرمانی در گام نخست، عرضه کرد حاوی یک نکته کلیدی بود: استفاده حداکثری از حداقل ها.

استقلال با غیبت هافبک های اصلی اش (جواد نکونام و آندرانیک تیموریان که از ارکان صعود تیم ملی به جام جهانی بودند، جاسم کرار که تا پیش از رفتنش از ایران هافبک قدرتمندی نشان داد، گوران لاوه که ظاهرا بازیکن توانایی است و حتی احمد جمشیدیانِ مصدوم) فرسنگ ها از تیم مد نظر کادر فنی (که احتمالا در طول فصل خواهیم دید) دور بود. پس کیفیت نه چندان رضایت بخش فنی تیم را نمی توان عاملی نگران کننده تلقی کرد که در مسابقات آتی، گریبان استقلال را بگیرد.

 

 

تکیه بر سمت راست؛ از سر اجبار؟

 

احتمالا بر بهترین بودن خسرو حیدری در دیدار با گسترش فولاد، اتفاق نظر نسبی وجود داشته باشد (هر چند گل سه امتیازی مجیدی از جنبه ای دیگر می تواند رای به بهترین بودن او دهد)، از آن جهت که تقریبا تمامی حملات استقلال (خصوصا در نیمه اول) با حرکات او پی ریزی شد (و از جمله گل اول حاصل سانتر او بود). این میزان تاثیر حیدری، می تواند از جنبه ای امیدوار کننده و از جنبه ای دیگر، هشدار دهنده باشد.

اینکه استقلال مهره ای دارد که می تواند از او برای جبران نبودن هافبک طراح استفاده کند، نکته مثبتی است. در حقیقت امیر قلعه نویی تنها ابزارش را برای شروع حملات، به خوبی مورد استفاده قرار داد و این به معنی توجه به حداقل داشته ها، برای جبران نداشته هاست. استقلال در طول فصل، چنین روزهای سختی را خواهد داشت (مسابقاتی که تیم دچار کمبود بازیکن شود) و نیازمند چنین راه حل هایی است.

با این حال، وابستگی استقلال به حرکات حیدری اگر تبدیل به یک عادت شود به معنی دور شدن از ماهیت تیمی خواهد بود. یعنی اینکه رقبا فرصت دارند با کنترل حیدری، بخش هجومی تیم را فلج کنند. البته با اضافه شدن هافبک هایی مثل کرار و گوران لاوه، برنامه های تاکتیکی تیم دستخوش تغییرات اساسی می شود، اما ضعف سمت چپ نسبت به راست موضوعی روشن است که حل شدنش چندان ساده به نظر نمی رسد.

 

 

معمای خط حمله…

 

استقلال فصل گذشته آماری خیره کننده به لحاظ گل خورده داشت (خصوصا در نیم فصل دوم) و حفظ تمامی عناصر دفاعی، خبر از تداوم این نقطه قوت استقلال دارد (اگر چه در دیدار با گسترش فولاد،‌ اشتباهات متعددی را در فاز دفاعی شاهد بودیم ولی «ناهماهنگی حاصل از چند ماه بازی نکردن» دلیل محکم تری برای این موضوع به نظر می رسد تا افت کیفی مدافعان). از سویی با ترافیک ایجاد شده در خط میانی، می توان به خط هافبکی شگفت انگیز امیدوار بود. اما این اطمینان خاطر، در خط حمله استقلال وجود ندارد.

آمار گل زده استقلال در فصل قبل چندان تعریفی نداشت (هر چند پیشرفتی نسبی در نیم فصل دوم داشت) و با این حال، امسال هم تغییر محسوسی در خط حمله نداشته. جدایی فرزاد حاتمی (که آمار قابل قبولی به لحاظ گلزنی داشت) و آمدن محمد قاضی (که فصلی کابوس وار را در پرسپولیس گذراند) دستِ کم روی کاغذ، از یک پسرفت خبر می داد.

گلزنی مجیدی و برهانی (و پاس گل قاضی) به معنی نمره خوب خط حمله در اولین مسابقه است، اما تداومش را تضمین نمی کند. مثال بارزش ایمان موسوی بود که سال گذشته در دو بازی اول، دو گل به ثمر رساند ولی در ادامه طلسم شد. ضمن اینکه جدا از خودِ مهاجمان، نحوه به بازی گرفتنشان هم محل بحث است؛ چرا برهانی گلزن باید تعویض شود (مهاجمی سرعتی که می توانست در نیمه دوم که گسترش فولاد در حمله بود، مهره موثری در ضد حمله ها شود) و (با وجود تجربه موفق انتهای فصل گذشته) چرا مجیدی باز هم به عنوان یار تعویضی به میدان می آید؟

 

 

گام اول

 

استقلال علیرغم ضعف هایش، سه امتیاز خارج از خانه گرفت. سه امتیازی که البته بیشتر حاصل قوت هایش بود تا خوش شانسی (فشاری که استقلال پس از دریافت گل اول، روی دروازه گسترش آورد، چشمگیر بود). و این به خصوص در آستانه دیدار با سپاهان، بسیار روحیه بخش بود.

مدافع عنوان قهرمانی از کورس مدعیان عقب نماند و این به خودی خود ارزش بالایی دارد. اشکالات فردی و تاکتیکی قابل جبران است اما امتیازی که از دست برود دیگر بر نمی گردد. و استقلال خوشبخت است که امتیازی از دست نداده. او بند کفش هایش را محکم بسته است.


دیدگاه خود را بنویسید

دیدگاه شما

استقلال ۲-۱ گسترش فولاد/ بندهای محکم کفش آبی

اختصاصی آبیته- پیام خدابنده‌لو- اولین نمایش شاگردان امیر قلعه نویی بدون نقص نبود. این تیم با تیم مورد انتظار هواداران فاصله دارد و تا رسیدن به تیمی که بتواند ستاره سوم آسیایی را کسب کند (هدف اصلی استقلال در این فصل) راه دراز است. ولی آنچه که مدافع عنوان قهرمانی در گام نخست، عرضه کرد حاوی یک نکته کلیدی بود: استفاده حداکثری از حداقل ها.

استقلال با غیبت هافبک های اصلی اش (جواد نکونام و آندرانیک تیموریان که از ارکان صعود تیم ملی به جام جهانی بودند، جاسم کرار که تا پیش از رفتنش از ایران هافبک قدرتمندی نشان داد، گوران لاوه که ظاهرا بازیکن توانایی است و حتی احمد جمشیدیانِ مصدوم) فرسنگ ها از تیم مد نظر کادر فنی (که احتمالا در طول فصل خواهیم دید) دور بود. پس کیفیت نه چندان رضایت بخش فنی تیم را نمی توان عاملی نگران کننده تلقی کرد که در مسابقات آتی، گریبان استقلال را بگیرد.

 

 

تکیه بر سمت راست؛ از سر اجبار؟

 

احتمالا بر بهترین بودن خسرو حیدری در دیدار با گسترش فولاد، اتفاق نظر نسبی وجود داشته باشد (هر چند گل سه امتیازی مجیدی از جنبه ای دیگر می تواند رای به بهترین بودن او دهد)، از آن جهت که تقریبا تمامی حملات استقلال (خصوصا در نیمه اول) با حرکات او پی ریزی شد (و از جمله گل اول حاصل سانتر او بود). این میزان تاثیر حیدری، می تواند از جنبه ای امیدوار کننده و از جنبه ای دیگر، هشدار دهنده باشد.

اینکه استقلال مهره ای دارد که می تواند از او برای جبران نبودن هافبک طراح استفاده کند، نکته مثبتی است. در حقیقت امیر قلعه نویی تنها ابزارش را برای شروع حملات، به خوبی مورد استفاده قرار داد و این به معنی توجه به حداقل داشته ها، برای جبران نداشته هاست. استقلال در طول فصل، چنین روزهای سختی را خواهد داشت (مسابقاتی که تیم دچار کمبود بازیکن شود) و نیازمند چنین راه حل هایی است.

با این حال، وابستگی استقلال به حرکات حیدری اگر تبدیل به یک عادت شود به معنی دور شدن از ماهیت تیمی خواهد بود. یعنی اینکه رقبا فرصت دارند با کنترل حیدری، بخش هجومی تیم را فلج کنند. البته با اضافه شدن هافبک هایی مثل کرار و گوران لاوه، برنامه های تاکتیکی تیم دستخوش تغییرات اساسی می شود، اما ضعف سمت چپ نسبت به راست موضوعی روشن است که حل شدنش چندان ساده به نظر نمی رسد.

 

 

معمای خط حمله…

 

استقلال فصل گذشته آماری خیره کننده به لحاظ گل خورده داشت (خصوصا در نیم فصل دوم) و حفظ تمامی عناصر دفاعی، خبر از تداوم این نقطه قوت استقلال دارد (اگر چه در دیدار با گسترش فولاد،‌ اشتباهات متعددی را در فاز دفاعی شاهد بودیم ولی «ناهماهنگی حاصل از چند ماه بازی نکردن» دلیل محکم تری برای این موضوع به نظر می رسد تا افت کیفی مدافعان). از سویی با ترافیک ایجاد شده در خط میانی، می توان به خط هافبکی شگفت انگیز امیدوار بود. اما این اطمینان خاطر، در خط حمله استقلال وجود ندارد.

آمار گل زده استقلال در فصل قبل چندان تعریفی نداشت (هر چند پیشرفتی نسبی در نیم فصل دوم داشت) و با این حال، امسال هم تغییر محسوسی در خط حمله نداشته. جدایی فرزاد حاتمی (که آمار قابل قبولی به لحاظ گلزنی داشت) و آمدن محمد قاضی (که فصلی کابوس وار را در پرسپولیس گذراند) دستِ کم روی کاغذ، از یک پسرفت خبر می داد.

گلزنی مجیدی و برهانی (و پاس گل قاضی) به معنی نمره خوب خط حمله در اولین مسابقه است، اما تداومش را تضمین نمی کند. مثال بارزش ایمان موسوی بود که سال گذشته در دو بازی اول، دو گل به ثمر رساند ولی در ادامه طلسم شد. ضمن اینکه جدا از خودِ مهاجمان، نحوه به بازی گرفتنشان هم محل بحث است؛ چرا برهانی گلزن باید تعویض شود (مهاجمی سرعتی که می توانست در نیمه دوم که گسترش فولاد در حمله بود، مهره موثری در ضد حمله ها شود) و (با وجود تجربه موفق انتهای فصل گذشته) چرا مجیدی باز هم به عنوان یار تعویضی به میدان می آید؟

 

 

گام اول

 

استقلال علیرغم ضعف هایش، سه امتیاز خارج از خانه گرفت. سه امتیازی که البته بیشتر حاصل قوت هایش بود تا خوش شانسی (فشاری که استقلال پس از دریافت گل اول، روی دروازه گسترش آورد، چشمگیر بود). و این به خصوص در آستانه دیدار با سپاهان، بسیار روحیه بخش بود.

مدافع عنوان قهرمانی از کورس مدعیان عقب نماند و این به خودی خود ارزش بالایی دارد. اشکالات فردی و تاکتیکی قابل جبران است اما امتیازی که از دست برود دیگر بر نمی گردد. و استقلال خوشبخت است که امتیازی از دست نداده. او بند کفش هایش را محکم بسته است.


دیدگاه خود را بنویسید

دیدگاه شما

گوگل یاهو!