اختصاصی آبیته- پیام خدابنده لو- نه این نمایشِ مورد انتظارِ ما از استقلال نیست! کهکشانی ها، متوسط و معمولی اند. آزادی جهنم نیست و استقلال، استقلال نیست.
سناریوی استقلال های تحت هدایت قلعه نویی تکرار شده؛ شکست در هفته دوم (مثل باخت ۰-۱ به داماش در لیگ هشتم و ۱-۲ به سایپا در لیگ دوازدهم). و پایان آن لیگ ها را هم از یاد نبرده ایم؛ قهرمانی استقلال. جای نا امیدی نیست. جای نگرانی هم نیست. زود است برای غصه خوردن. استقلال زمان می خواهد تا استقلال شود…
آزادیِ تاریک؛ در بی نوری ستاره ها
ترکیب ثابت استقلال در فصل پیشرو، احتمالا تفاوت چندانی با آرایش آبی ها مقابل سپاهان نخواهد داشت. شاید تنها تغییر مربوط به هافبک بازیساز باشد که فعلا بازیکنان استقلال غایب هستند (گوران لاوه آماده نشده، وضعیت کرار مبهم است و جمشیدیان هم مصدوم شده). استقلال روی کاغذ اکثر ستاره هایش را در اختیار داشت ولی در عمل هیچکدام را!
قابل پیشبینی بود که دو مروارید خط هافبک استقلال (تیموریان و نکونام که سال هاست زوج هافبک تدافعی تیم ملی را هم تشکیل داده اند) با توجه به دیر اضافه شدنشان، نمایش خوبی نداشته باشند (که البته آندو نمره بهتری گرفت). ولی دیگران هم درخششی نداشتند.
خسرو حیدری موقعیتی طلایی برای طلایی پوشان ساخت، فرهاد مجیدی سلطان دریبل های نا موفق بود، حنیف عمران زاده هافبک های حریف را تغذیه کرد و مهدی رحمتی هم داشت دومین گل از راه دور این فصلش را در همین دومین هفته، دریافت می کرد (که تیرک دروازه مانعش شد)!
نه این ها ستاره های لیگ نبودند. بازیکنانی زیر متوسط که اگر اسمشان را نشنیده باشیم باید به آینده، بدبینانه نگاه کنیم… ولی آن ها هر چقدر هم که امشب بد بوده باشند، خودشان را در گذشته بارها تثبیت کرده اند. پس می دانیم استقلالی که راهی تایلند می شود، با این ترکیب به میدان نخواهد رفت. آن استقلال پُر ستاره تر از این حرف ها خواهد بود!
آزادی تاریک؛ در جست و جوی مقصر
یک باخت و یک پیروزیِ تصادفی شروع استقلال در لیگ سیزهم بوده. کیفیت پایین فنی آبی ها در این دو مسابقه، ناشی از کدام ضعف است؟ مشخصا اصلی ترین دلیل به نا آماده بودن بازیکنان بر می گردد. ولی آیا سه همه این بازیکنان نا آماده برابر است؟
در حال حاضر بیشترین دلیلی که در افت کیفیت فاحش استقلال نسبت به نیم فصل دوم لیگ دوازدهم شنیده می شود، نبود یک هافبک بازیساز است. این احتمالا در تقابل مجتبی جباری با آبی ها بیشتر خودش را نشان داده (هر چند که جباری چندان هم خوب نبود). ولی آیا استقلال در بقیه بخش ها مشکل چندانی نداشته؟
جدول لیگ نشان می دهد استقلال در دو مسابقه، سه گل دریافت کرده. یعنی به طور میانگین یک و نیم گل در هر مسابقه. این در حالیست که فصل گذشته تقریبا در هر دو مسابقه، یک گل خورده بود. غافل شدن از این ضعف و تمرکز حواس ها به مشکل بازیسازی، می تواند در آینده گریبان استقلال را بگیرد. هر چند امیر قلعه نویی با تجربه تر از این است که محو بازی های رسانه ای شود.
قلعه نویی همیشه اشتباهاتش را جبران کرده و از چنین سرمربی توقع می رود که در نوع چیدمان بازیکنان و تعویض هایش هم تجدید نظر کند. آرش برهانی پس از گل با ارزشی که به گسترش فولاد زد، تعویض شد و در دومین مسابقه حتی یک دقیقه هم به میدان نرفت. آیا او نمی توانست گره گشای مسابقه باشد؟ و یا آمدن نیکبخت در آن دقایق حساس، قرار بود چه معجزه ای را رقم بزند؟
آزادی تاریک؛ در انتظار روزهای روشن
باخت در آزادی مقابل رقیب اصلی، تلخ است ولی می تواند درست عبرت خوبی هم باشد! به برنده بازی مقابل جام نمی دهند. استقلال و سپاهان فقط با هم بازی نمی کنند. استقلال چوب نا آمادگی ابتدای فصلش را خورده و حتی چه بهتر که این باخت در یکی از بازی های دشوارش رقم خورده است (یعنی استقلال با یکی از رقبای اصلی اش دیدار کرده).
استقلال به خودش می آید، قلعه نویی به خودش می آید و ستاره ها به خودشان می آیند. هفته های اول همیشه فرصت دلخوشی دیگر تیم ها بوده. ولی فصل ادامه دارد. پایان لیگ نوبت دلخوشی آبی هاست! آن قدر پیروزی های شیرین در راه است که اشتباهات فغانی را در خود ببلعد!