اختصاصی آبیته- رضا قاسمی- بازی دیروز استقلال اصلا چیزی برای تفسیر و تحلیل کردن نداشت که بخواهیم روی آن بحث کنیم. بازی فوق العاده بد و محتاطانه توام با ترس، آن هم در زمین خودی و در حضور ۹۲ هزار نفر تماشاگر هیچ توجیهی ندارد. این گونه بازی کردن منجر به شیر شدن حریف و دراختیار گرفتن توپ و زمین و کنترل بازی توسط آنان می شود.
خیلی زشت است که تیم ما در روزی که تمام شرایط آب و هوایی و زمین و تماشاگر به نفع اوست، به لاک دفاعی فرو برود. اگر گل تقریبا تصادفی خسرو حیدری که توپ را به قصد سانتر و نه شوت به دروازه ارسال کرد، گل نمی شد، معلوم نبود اکنون برای بازی برگشت با کدام اندوخته احتیاطی به میدان می رفتیم؛ اندوخته ای که اکنون هم زیاد قابل اتکا نیست و با مساوی بدون گل تفاوت زیادی ندارد.
استقلال در این دیدار به مانند بازی های لیگ برتر، چیزی به نام هافبک نداشت و تنها تاکتیک تیم رد و بدل کردن توپ و چند پاس در یک سوم دفاعی بین بازیکنان و بعد هم ارسال یک پاس بلند به پشت سر مدافعان حریف برای استفاده فرهاد مجیدی و محمد قاضی که با سپری شدن دقایقی از بازی و مشخص شدن تنها تاکتیک ما برای رسیدن به گل برای تیم حریف، آنها با یارگیری من تو من اقدام به خنثی کردن آن کردند و عملا ما در این بازی، خلع سلاح شدیم؛ چون با توجه به عدم حمایت هافبک ها از مهاجمین تیم و تک و تنها بودن آن ها در میان دفاع فشرده و چند لایه حریف، مهار این دو بازیکن برای تیم تایلندی خیلی راحت تر از آن چه که تصورش را می کردند، انجام شد.
باز هم بازی مستقیم
در این دیدار، بازی مستقیم تنها و تنها تاکتیک و استراتژی ما برای رسیدن به گل بود و طبق معمول چند بازی اخیر، خبری از بازی سازی و پویایی خط هافبک نبود. کنترل زمین و میانه میدان در اختیار حریف تایلندی و خط هافبک ما نظاره گر دوندگی بی امان و میدان داری ان ها بود.
در این بازی نبود آندرانیک تیموریان، بیشتر به چشم آمد. با عدم حضور او و فقدان یک بازیکن با قدرت تخریب بازی حریف، تیم تایلندی شروع به عرض اندام و میدان داری کرد و بازی خوب هافبک هایش که همه نوع تاکتیک را از پاس های عمقی و شوت از راه دور و سانتر بر روی دروازه و بازی سرعتی، امتحان و به اجرا گذاشتند و بارها نفس های هواداران را در سینه حبس کردند.
بازی ما طبق میل و پسند حریف
بازی ای که ما به نمایش گذاشتیم دقیقا آن چه بود که حریف دوست داشت و می پسندید. ما دراین بازی اصلا از نقاط قوت وبرتری خود استفاده نکردیم و با روی آوردن به بازی مستقیم، طبق میل حریف بازی کردیم. می توانستیم با کشاندن بازی به جناحین و ارسال پاس ها و سانترهای اورلپ، شرایط را برای استفاده از قدرت سرزنی بازیکنانی چون محمد قاضی و امیر حسین صادقی و حنیف عمران زاده و حتی جواد نکونام فراهم کنیم، ولی این کار را نکردیم.
حریف تایلندی طبق آن چه که پیش بیتی می شد به لحاظ قد و قامت وکوتاهی قد بازیکنان و دروازه بانشان بر روی توپ های هوایی ضعیف نشان می دادند، ولی ما از این نقطه برتری نخواستیم و یا نتوانستیم، استفاده کنیم و روی به انداختن توپ های بلند با ارسال از خط دفاعی به پشت خط دفاعی آنان نمودیم که با توجه به تک و تنها بودن فورواردهایمان در میان جمع پرتعداد بازیکنان حریف از یک سو و نیز سرعتی بودن بازیکنان دفاعی آن ها، به هیچ نتیجه ای نرسیدیم. تعجب در این است در بازی های لیگ برتر که حریفانمان دارای دروازه بان و بازیکنان بلند قد و سر زن هستند، مرتب اقدام به سانتر بر روی دروازه می کنیم و هیچ نتیجه ای نمیگیریم، اما در این بازی که از این تاکتیک می توانستیم بهره ببریم و به گل برسیم، حتی برای یک بار هم از این تاکتیک استفاده نکردیم و به نظر من عامل اصلی عدم نتیجه گیری مناسب در این بازی، فقط و فقط تفکرات کادر فنی بود و بس؛ چون با عدم اتخاذ استراتژی مناسب با توجه به نقاط ضعف و قوت حریف، به بازی ضعیف تیم ما و خود باوری و قدرت گرفتن تیم بوریرام کمک زیادی کردند.