آشنایی با آقای مهرداد جلالوند
ورزشکار پیشکسوتی که
به ورزش ژیمناستیک عشق می ورزد
“هفته ژیمناستیک بروجرد” گرامی باد
( ۱۶ الی ۲۲ آذر ۱۳۹۸ )
شروع ژیمناستیک از سال ۱۳۶۰ در شهرستان
بروجرد، بخاطر علاقه وافر به این رشته ورزشی، با حمایت و تشویق های مرحوم پدرم که
با گذشت سالها هنوز هم بخش اعظمی از فکر و ذهنم را تصویری از اخلاق و منش انسانی
او در بر گرفته و نیز حمایت های مادرم که
همواره حامی من است.
درست به یاد دارم اولین روزی را که مادرم بخاطر
علاقه ای که در وجود من احساس می کرد مرا به سالنی برد که با عنوان “تالار
ژیمناستیک آموزشگاه ها” در محل چهار راه مخابرات خودنمایی می کرد.
آن روز ها شاید نمی دانستم شخصی که به
گرمی پذیرای من شد و از هیچ تلاشی برای موفقیت من و دیگر شاگردانش فروگذار نمی
کرد، علاوه بر مربیگری ورزش زیبا و مفرح ژیمناستیک، اولین اولویتش تربیت شاگردانی
اخلاق مدار و پایبند به اصول انسانی است.
جناب آقای قوامیان اولین مربی ژیمناستیک بروجرد، در هر فرصتی بین
جلسات تمرین، تحصیل علم و دانش را مقدم بر تمرینات ورزشی معرفی می کرد و ورزش را
مقدمه ای برای رسیدن به اهداف عالیه انسانی می دانست. در تمامی سالهائی که افتخار
شاگردی ایشان را داشته ام، هرگز پرخاش ایشان را ندیده ام. مربی خوش خلق ما همواره
با محبت و رفتار نیکو با شاگردانش برخورد می کرد و شاید این موضوع باعث ایجاد
علاقه روزافزون ما به این رشته می شد.
بعد از سه سال تمرین مداوم، سال ۱۳۶۳
برای اولین بار به مسابقات قهرمانی کشور در تهران راه یافتم. و این اتفاق در دو
سال بعدی در مسابقات قهرمانی کشور در مشهد و رامسر تکرار شد.
در اینجا جا دارد که از آقای رضا
کاروان، مسول تربیت بدنی آموزشگاه ها که نقش عمده ای در شکل گیری ژیمناستیک
شهرستان داشتند یادی بکنیم. مرحوم کاروان حمایت های زیادی از ژیمناستیک نمود. بنظر
من دهه شصت، دوران طلائی ژیمناستیک بروجرد است. در آن زمان بروجرد در تمام رده های
سنی تیم ژیمناستیک داشت که به مسابقات قهرمانی کشور اعزام می شد.
از جمله افرادی که در تیم های نوجوانان
و بزرگسالان تمرین می کردند بیژن گودرزی، عباس مهرابی، محمد رضا چوبکار حجت جاسمی،
علی محمد نیک نژاد، مرتضی شرقی و در رده سنی بنده هم دوستانی مثل حسن روزبهانی، رضا موفقی و محسن
مرادی را می توان نام برد.
ژیمناسیک آنقدر برای من جذابیت داشت که ساعات
تمرینی ما از حدود ۵ و نیم عصر تا حوالی ۹ شب در طول سال، حتی زمستان ها ادامه
داشت. آن زمان سن من زیر ده سال بود بعد از گذشت چند ساعت تمرین مداوم، وقتی که
پدرم در انتهای تمرین بدنبال من می آمد، در راه بازگشت به خانه، با اشتیاق تمرین
های آنروزم را برایش تعریف می کردم و او هم با علاقه به حرف های من گوش می داد و
مشوق من بود. در مدرسه هم بخشی از فعالیت من ژیمناستیک بود و در مراسم های مختلف،
مسؤلین مدرسه، بخشی را به من و حرکات ژیمناستیک اختصاص می دادند.
یک یا دو هفته منتظر می ماندم تا
برنامه ورزشی آن زمان یعنی ورزش و مردم، یکشنبه شب ها آغاز شود و در حدی کمتر از
ده دقیقه مسابقات ژیمناستک را پخش کند. در تابستان ها که کلاس های تابستانی و طرح
اوقات فراغت دانش آموزان تشکیل می شد صبحها در یک جلسه تمرینی و عصرها از ساعت ۳
تا حدود ۹ شب در دو سالن دیگر هم تمرین ژیمناستیک انجام می دادم.
درست در همان سالها دو چهره مطرح
ژیمناستیک یعنی آقایان رضا نظام الاسلامی و الیاس مشتاق وارد عرصه ژیمناستیک
شهرستان شدند و نقش های خیلی خوبی در پیشبرد هر چه بیشتر این ورزش ایفا نمودند. در
دهه هفتاد تحت آموزشهای آقای رضا نظام الاسلامی به مسابقات المپاد دانشجویان کشور(
سال ۱۳۷۶- تهران) راه یافتم.
در سال ۱۳۷۴ به پیشنهاد رئیس هیئت
ژیمناستیک شهرستان بعنوان دبیر هیئت کارم را ادامه دادم. از سال ۱۳۸۱ وارد عرصه
مربیگری و از ۱۳۸۲ نیز، وارد عرصه داوری ژیمناستیک شدم.
دلیل ورود به داوری را نقش داور در
احقاق حق ورزشکاران می دانم. داوری ژیمناستیک بسیار پیچیده، ظریف و علمی است و
داور ژیمناستیک همواره باید با آخرین اطلاعات ژیمناستیک روز دنیا پیش برود. تمامی
مردم با دیدن مسابقات و حرکات قهرمان های دنیا، مات و مبهوت می شوند ولی یک داور
ریزبین ژیمناستیک، تفاوت ها را بخوبی احساس می کند.
اکنون بعد از گذشت سالها از ورودم به
این ورزش هنوز هم بزرگترین تفریح زندگیم را ژیمناستیک می دانم. علت عقب ماندن
ژیمناستیک کشور را در مقایسه با سایر کشورهای صاحب نام، فقط کمبود امکانات ورزشی و
کمک آموزشی در این رشته می دانم.
در این خطه افراد بسیار مستعدی برای
این رشته یافت می شوند ولی بدیل نبود امکانات کمک آموزشی که شرط اساسی و زیر بنائی
آموزش ژیمناستیک است، به جائی که استحقاق آنرا دارند نمی رسند. در خاتمه برای تمامی
ورزشکاران و حامیان این رشته آرزوی توفیق روزافزون، و از مسؤلین ورزشی تقاضای
حمایت از این رشته که بعنوان مادر ورزش ها و ورزش پایه شناخته می شود را دارم.