خاطرات یک وبلاگ نویس
(۳۸)
زلزله ۱۳۸۵ بروجرد
و عرضه لوازم یدکی رایگان به مسافرین نوروزی
به قلم: فرهاد داودوندی
تقریبا یکی دو ساعت بعد از زلزله مهیب نوروز ۱۳۸۵ بروجرد، رادیو بروجرد برای اطلاع رسانی برنامه هایش را آغاز کرد
بلافاصله به هتل زاگرس و رادیو زنگ زدم، تا آنجا که به یادم مانده گفتم:
سلام. من فرهاد داودوندی هستم، خیابان رودکی بروجرد فروشگاه لوازم یدکی دارم، لطفا صدای من را پخش کنید که هر هموطنی که در بروجرد مسافر نوروزی است و برای عزیمت به شهرشان به قطعه لوازم خودرو احتیاج دارند حتی بصورت کاملا رایگان تقدیم شان می کنم تا هر چه سریعتر به امید خدا به سلامت به شهرشان برگردند.
( به احتمال زیاد این متن صوتی باید در آرشیو رادیو بروجرد موجود باشد، البته یکی دو ساعت بعد هم زنگ زدم و بخاطر اینکه بعضی از روسای وقت شهر، یکریز از همدیگر در رادیو تعریف و تشکر می کردند و دیگر این تشکر ها از شور و مزه در آمده بود، از خجالت شان درآمدم!!! هر چند که مکالمه دومی پخش نشد!)
پس لرزه های شدید ادامه داشت. خانواده ام را زیر چادری در یکی از پارک های اطراف منزل اسکان دادم و تقریبا از ساعت ۷ و نیم در محل فروشگاه حاضر شدم
زلزله خسارات بسیاری به منازل شهر زده بود، متاسفانه تعدادی از همشهریان بخاطر زلزله جان به جان آفرین تسلیم نمودند
مردم شهر بخصوص آنها که ماشین داشتند بصورت خانوادگی در حال خروج از شهر برای اسکان در اطراف شهر بودند
آنروز بخاطر اینکه تمامی فروشگاه های لوازم یدکی خودرو در بروجرد تعطیل بودند مسافرین نوروزی بسیاری که خودروهای شان وسیله احتیاج داشت، برای خروج از بروجرد به فروشگاه مان مراجعه کردند، اعتراف می کنم هیچکدام قبول نکردند که لوازم رایگان دریافت کنند و در قبال دریافت قطعه برای خودروی شان با اصرار هزینه آن را پرداخت می کردند.
بعدها متوجه شدم تعدادی از مسافرین غریبه با شرکت ایران خودرو ( ایساکو) تماس گرفته اند و اینکه یک لوازم یدکی فروش بروجردی از همان دقایق اولیه “زلزله شش و یک دهم ریشتری”، حاضر شده لوازم فروشگاهش را حتی به رایگان به مسافرین نوروزی عرضه کند را گزارش داده اند.
به پاس این اقدام، مهندس بهروز رفیعی مدیریت محترم آنزمان شبکه های توزیع شرکت ایساکو، بعدها به نمایندگی از “شرکت تهیه و توزیع قطعات یدکی ایران خورو” ( ایساکو) یک لوح ارزشمند به من هدیه داد.