” نِق زن ” بی هنر در ورزش!


” نِق زن ” بی هنر در ورزش!
به قلم: فرهاد داودوندی

طرف از صبح تا شب فقط کارش شده نق زدن!

اگر من پست و مقامی داشتم چنین می کردم و چنان می نمودم، اگر من را مسوول یک قسمتی کنند یا حتی یک پست درجه دو و یا درجه سه در یک هیات ورزشی را به من و دوستانم بدهند آنوقت خواهند دید که چنان شاهکاری ارائه  بدهیم که همه انگشت به دماغ! ببخشید، انگشت به دهان بمانند!

چرخ زمین و زمان می چرخد و بالاخره نوبت به دوران ” نق زن” داستان ما می شود،


بنده خدا نه اینکه در عمر ورزشی خودش هیچ هنری به جز “نق زدن” نداشته، بخاطر اینکه اینکاره نیست، حالا که مسوولیت گرفته نمی تواند خودی نشان بدهد، دست از پا درازتر فقط کارش می شود اینکه قبلی ها را مقصر بداند!

یکی نیست بگوید، عزیز دل برادر! فرضا قبلی ها بد، جنابعالی که در زمان نداشتن پست و مقام ورزشی به اندازه صد تا تئوریسین مرکز تحقیقات استراتژی! حرف که همان باد هواست، از دهان مبارکت بیرون می آمد، چرا حالا که دور شما  شده از باز کردن پای دو تا مرغ، عاجز هستید؟!

واقعا در این زمانه جمله کامل “نق زن” بی هنر در ورزش، بهترین جمله ای است که می توان برای این عزیزان دل! که برای گرفتن مسوولیت در بعضی هیات های ورزشی هول می زنند، اما سپس نشان می دهند که در عمل حرفی برای گفتن ندارند، بیان کرد. والسلام

دیدگاه خود را بنویسید

دیدگاه شما

گوگل یاهو!