اختصاصی آبیته- علی رضا حاتم وند- انگار صعود مقتدرانه و بدون نگرانی به جام جهانی، به ما ایرانی ها نیامده است. همیشه باید در انتظار اما و اگرها باشیم؛ « اگر ما ببریم، بعد فلان تیم در خانه ی خودش پنج گل از تیم انتهای جدول بخورد و ما در بازی بعد صدرنشین را در خانه اش حداقل با هفت گل اختلاف شکست دهیم آن وقت صعود می کنیم!»
این نمونه ی اغراق یافته ی حال و روز همیشگی ایران در صعود به جام جهانی است. همیشه کار را برای خودمان سخت می کنیم. ساده ترین امتیاز ها را از دست می دهیم و بعد برای گرفتن سخت ترین ها تلاش می کنیم.
امسال هم اوضاع همین است. البته تا این حد، وخیم نیست ولی باز هم دشوار جلوه می کند. کارشناسان برای ایران حداقل کسب هفت امتیاز از سه بازی را ضروری می دانند. یعنی همان قدری که تا کنون (پنج بازی) کسب کرده ایم، از سه بازی باقی مانده بگیریم! کاری که انجام آن از ایران این روزها کمی بعید به نظر می رسد.
هدف این مقاله نه نا امید کردن خواننده است و نه بیهوده امید دادن. می خواهیم بسیار منطقی به بررسی بازی آینده ی ایران بپردازیم.
حریف بعدی مان که بیشتر از یک تیم ملی به تیمی باشگاهی شباهت دارد، قطر است. قطر در جدول رده بندی درست هم امتیاز ایران است، اما باید توجه داشت که ایران نسبت به قطر یک بازی کمتر انجام داده که این هم می تواند از معدود دل خوشی های ما در این ایام باشد.
تیم قطر که بنا بر گفته ی کارشناسان نسبت به بازی آخرش با ایران، تغییرات فراوانی را در ترکیب خود اعمال کرده آماده است تا برای اولین بار به جام جهانی صعود کند. هر چند که احتمال صعود مستقیم آنها بسیار کم است اما به دیدار پلی آف بسیار امیدوارند و نیم نگاهی هم به کسب سهمیه ی مستقیم (حضور در جمع دو تیم برتر گروه) دارند.
ایران در هر سه بازی گذشته اش در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ در مقابل قطر متوقف شده است. ولی این بار مطمئنا تساوی برای هیچ یک از دو تیم رضایت بخش نخواهد بود و هر دو تیم تمام تلاش خود را برای پیروزی تا آخرین لحظه خواهند کرد.
همان طور که گفتیم قطر بیشتر به یک تیم باشگاهی شباهت دارد. از آن جا که فوتبال در میان جوانان و کودکان قطری رونق خاصی ندارد، مسلما تیم ملی این کشور با مشکل کمبود استعداد های ناب مواجه است. اما دلار های شیوخ خلیج فارس این مشکل را هم حل کرده است. آن ها از کشور های مختلف جهان، بازیکنان توانایی را برای خود گلچین کرده اند. ما هم با این تنوع نژادی که در تیم قطر وجود دارد، لقب «هفتاد و دو ملت» را به این تیم می دهیم که انصافا لقب شایسته ای است.
مشکل ایران هم چندان وخیم نیست ولی همان طور که گفتیم زیاد به ایرانِ این روزها امیدی نیست. تیمی که در پنج بازی گذشته اش تنها ۲ گل به ثمر رسانده و ضعیف ترین خط حمله ی گروه را داراست.
این نکته را هم فراموش نکنیم که ایران از حمایت مردم ایران برخوردار است. مردمی که پیش بینی می شود در ورزشگاه شهر دوحه تعدادشان بیشتر از هواداران قطری باشد. البته حمایت ایرانیان به آن ورزشگاه محدود نمی شود. از اسکله های چابهار و کویر لوت و نخلستان های خوزستان گرفته تا جنگل های گیلان و کوه های زاگرس همه با ایران اند. هر چند که گاهی اوقات می شنویم بعضی هایشان می گویند: «تیم ملی دیگر محبوب نیست. ما دوستش نداریم. اصلا به ما چه اگر به جام جهانی نرفت.»
این جملات را شاید این اواخر، زیاد بشنویم اما حرف دلشات نیست و مطمئنا در حین بازی ها، بیشترین استرس را تجربه می کنند. حتی شاید بیشتر از کارلوس کی روش!
به هر حال اگر آن ها هفتاد و دو ملت هستند، از ایران هم هفتاد میلیون ایرانی حمایت می کنند!