همون جعفری، خبر آنلاین: دوشنبه شب روی آنتن زنده سیمای اخلاق محورمان چیزی دیدیم متفاوت از همه الگوهای تمام این چند دهه اخیر. سیمایی که در رسانه اش حتی صحنه بغل کردن های پدر و دختر و مادر و پسر را سانسور می کند و حواسش هست که آدم بدهای فیلم ها و سریال هایش همه کرواتشان را زده باشند و مجهز به انواع اسامی اصیل ایرانی باشند تا فرق آدم بدها و آدم خوب ها مشخص باشد این بار اما دست به کاری متفاوت زد.این بار آدم بدهای فیلم برنامه نود هیچ کدامشان مطابق با استاندارد و صورت جلسه ها نبودند. آدم بدها برای اولین بار در تمام این سی و خرده ای سال اسم هایی داشتند مثل مرتضی و مسعود. یک بهمن هم محض جور بودن این سناریو بود که با الگوهای بدمن سازی سیمای ارزشی مان جور دربیاید.آدم کرواتی ماجرا که خود علی دایی بود اما به سناریو نخورد و قسر در رفت! لابد حیف برای الگوساز هایی که نسخه همه آدم های خوب و بد دنیا را نوشته اند!
دوشنبه شب ها فوتبال ایران به تاراج خود و معدود سرمایه های خود می پردازد و گور یک یک اسطوره ها و سالارهایش را می کند.تابوتی برایشان می سازد که خود متوفی حی و حاضر و زنده می نشیند داخل آن و برای بینندگان عزیز دست تکان داده و به سوالات مجری محترم پاسخ هایی مجری پسند می دهد.
دوشنبه شب ها فوتبال ایران تمام آحاد ملت را دعوت می کند به مراسم گردن زنی خود و بازمانده هایش.هفته ای یک قربانی هم کافیست تا نمایش گلادیاتوری استاد فردوسی پور تماشاگرانش را سیراب روانه منزل کند.رواج برنامه نود و اشاعه مکتب فکری عادل فردوسی پور به رسانه های ورزشی حالا کار را به جایی رسانده که مخاطبان ورزشی ما تبدیل شده اند به قشری که جای اندیشیدن، حمله کردن را یاد گرفته اند و جای تماشای زیبایی ها زشتی ها را!عادل فردوسی پور در میانه سال های دومین دهه اجرای شگفت انگیزش بر پر بیننده ترین برنامه تلویزیونی کشور به زوایای تاریک ورزشی می پردازد که سکوهایش خالی اند و باشگاهایش ورشکسته و روزنامه هایش از رمق افتاده!
هر چند عادل در تمام این سال ها همان بوده که بوده و حتی از خود فراتر رفته و به مدد گوی جادویی برنامه سحرانگیزش بیشتر و بیشتر به دنیای نفوذناپذیر و کم گذر اثرگذاری توده ای وارد شده در عوض فوتبال ایرانی به مرور و به گذر همین سال های کامروایی او ،هر آنچه داشته از کف داده.انگار عاد ل فردوسی پور و فوتبال ایرانی در نمایشی اسکار وایلدی وار با هم قراردادی بسته اند دوریان گری گونه.فوتبال ایران شده تابلو و عادل شده چهره زیبا و اصلی کار.چهره فوتبال ایرانی فاسد تر و چروکیده تر می شود و زیبایی های خود را کامل از کف می دهد و عادل جوانتر و بشاش تر و شاداب تر می شود.این همان سر نمایشنامه تصویر دوریان گری اسکار وایلد است.راز جادویی دست نیافتنی….
آنها که دوشنبه شب ها بی هیچ سرگرمی دیگری می نشینند پای شوی عادل فردوسی پور تا ببینند پته ها چگونه روی هم ریخته می شود و چهره های اسم و رسم دار چگونه از سریر شکوه به حضیض ذلت سقوط می کنند از یاد برده اند که یک برنامه تلویزیونی تاثیر گذار اثرش نه به له کردن آدم هایی است که از آن بالا به پایین می کشد که برعکس به بالا بردن آدم ها از پایین به بالاست.خاصیت خرچنگی برنامه نود روی دیگر سکه تملق گویی های حال به هم زن دیگر برنامه های ورزشی است که تا می توانند در بادمجان به دور قاب این و آن چیدن از هم گوی سبقت می ربایند.
هنوز حسرت یک برنامه ورزشی خوب به دلمان مانده.برنامه ای که سهم خود از بالا بردن آگاهی مردم را محدود به زمین زدن این و آن نکند.عادل فردوسی پور غیر از آن جاهایی که در برنامه هایش با نفوذ سیاست به ورزش و با انتقال تیم های تهرانی به شهرهای بدون فوتبال جنگید سنگر دفاعی دیگری برای خود باقی گذاشته غیر از حداقل کارکرده های یک رسانه ساده؟ اینکه استعداد هایی در نود به مردمان معرفی شده اند سهل است. تیم های منتخب هفته روزنامه های ورزشی نیز به جای خود اول کشف کننده استعداد هایی بوده اند که عادل سال ها بعد آنها را به برنامه اش آورد.اینکه عادل افشاکننده خرده تخلفاتی بوده از اشتباه این داور یا آن داور سهل است. دیگر رسانه ها و کارشناسان داوری نیز چنین کرده اند.عادل فردوسی پور این بزرگ شکارچی زمانه ما اما در خلوت شخصی خود و در کنار شومینه ای که بالای آن سر یگانه شکار بزرگش یعنی فوتبال ایرانی را چسبانده اند خودش را و جایگاهش را و برنامه اش را چگونه ارزیابی می کند؟ موفق؟
بله. موفق…تو موفق شدی تمام جذابیت های فوتبال ایرانی را بکشی برادر..ممنونیم که برای این شهر و آن شهر و فوتبال بی بضاعتشان صدقه جمع می کنی.ممنونیم که تک تک ستاره هایی که دوستشان داری و مربیان و مدیرانی که تیم های محبوبمان را به دستشان سپرده ایم را به لجن می کشی..ممنونیم که به ما ثابت کرده ای فوتبال ایرانی هیچ چیز با ارزشی برای دوست داشتن ندارد. از تو ممنونیم دوریان گری که چهره فوتبال باید اینگونه به لجن کشیده شود تا چهره تو اینگونه شاداب و جوان و جذاب باقی بماند.
برای معدود باقی مانده ای که همچنان اعتقاد دارند فوتبال ایران با همه نواقصش زیباست یک توصیه ساده داریم. چشم هایتان را ببندید…گوش هایتان را بگیرید…بینی تان را پر کنید و با تمام توان بکوشید تا از این فوتبال لذت ببرید.زیاده عرضی نیست.