اختصاصی آبیته – علیرضا رازقی – باید باور کرد که استقلال برای صعود به فینال نیاز به معجزه ندارد مگر آنکه این صعود قرار باشد در دقایق پایانی رقم بخورد. صعود به فینال سخت اما شدنی است. البته به کسانی که نام این صعود را معجزه می گذارند باید حق داد زیرا که استقلال قلعه نویی تا به حال بازگشتی این چنین پر اهمیت و بزرگ را تجربه نکرده است.
معجزه یعنی این
اصلا تعریف ما از معجزه چیست؟ انجام کاری خارق العاده در حالی که انجام آن غیر ممکن است؟ معجزه یعنی استقلال از دقیقه ۸۵ به بعد دو بار دروازه حریف را باز کند و نه آنکه در طول نود دقیقه دو و یا حتی بیشتر از دو گل وارد دروازه حریف کند! حریفی که به گفته امیر قلعه نویی چندان قدرتمند تر از بوریرام تایلند نبوده و نیست و تنها با تجربه تر است.
افراط در ناامیدی جز ایجاد توهم نیاز به معجزه هیچ چیزی را به همراه ندارد. امید تا به حال به کسی ضرر نرسانده است.
اگر نخواهیم خیلی دور برویم می توان از بهترین بازگشت های استقلال به تبدیل بازی یک بر صفر باخته به برد دو بر یک در برابر بوریرام و صعود به مرحله بعد اشاره کرد که این یعنی آبی ها توان بازگشت به بازی را دارند. موضوع دیگر آن است که استقلال قلعه نویی در ورزشگاه پر از تماشاگر اگر نتیجه هم گرفته باشد همانند دیدار با تراکتورسازی(لیگ برتر فصل قبل) و یا دیدار رفت با بوریرام با اختلاف یک گل و به دنبال آن با ساختاری دفاعی به سبب حفظ نتیجه بوده است اما شرایط دیدار برابر اف سی سئول با دیدارهای فوق به طور کامل متفاوت است. مسلما اعضای کادرفنی استقلال می دانند که نتیجه این نود دقیقه حاصل تلاش یک دهه استقلال و صبر هوادارانی است که چهارشنبه فقط برای دیدن نمایشی تهاجمی به ورزشگاه می آیند که اگر نتیجه دلخواه را کسب نکردند لااقل یک بازنده سربلند باشند. احتمال آنکه قلعه نویی و دستیارانش تدابیری که در دربی و یا سایر دیدار هایی که در ورزشگاه پر از تماشاگر اندیشیده بودند را در این دیدار هم به کار ببرند بسیار کم به نظر می رسد پس نمی توان با تکیه بر عملکرد استقلال در دیدار های حساس گذشته ، موفقیت در این دیدار و صعود به فینال را یک معجزه تلقی کرد.
از نمونه های دیگری که استقلال در ورزشگاه نسبتا مملو از تماشاگر وبا علم به نیاز برد با اختلاف دو گل پا به میدان گذاشت می توان به بازی استقلال مظلومی برابر تیمی عربی در ورزشگاه آزادی اشاره کرد. آبی ها برای کسب مجوز صعود از مرحله گروهی باید این تیم را با اختلاف دو گل شکست می دادند اما در تهران روی اشتباه محمد محمدی دروازه خود را گشوده دیده و در برابر ۷۰ هزار هوادار موفق به کسب نتیجه دلخواه نشدند.این دیدار اگر چه با نتیجه دو بر یک به سود استقلال به پایان رسید ولی در نهایت این تیم النصر بود که به دور بعدی صعود کرد. در همان بازی اگر فرهاد محیدی در استفاده از فرصت ها اندکی دقت می کرد می توانست آبی ها را به مرحله بعدی برساند. روز چهارشنبه هم مهاجمان استقلال باید دقیقه به دقیقه بازی را ارزش دهند و گونه ای به موقعیت ها نگاه کنند که گویی این آخرین موقعیت گلزنی استقلال در این بازی است.
لازم به ذکر است که در لیگ برتر امسال هم استقلال در برابر تیم های اصفهانی با اختلاف دو گل عقب افتاد و سپس نمایشی هجومی از خود نشان داد اما موفق به کسب نتیجه دلخواه نشد. در واقع نمایش فوق تهاجمی این تیم همراه با باخت بود.اما باید اذعان داشت که آبی ها در هیچ کدام از آن دو بازی مستحق شکست نبودند و بارها به سمت دروازه رقیبان خود هجوم بردند و حتی داور هم مانعی برابر موفقیت استقلال بود. آیا این بار قلعه نویی طرح و تفکر بهتری را دارا است؟ آیا بر روی فرصت طلبی مهاجمان کار کرده است؟ چه شده که مجید صالح، مهدی رحمتی، همه و همه از یک پلن دوم حرف می زنند؟ آیا این صحبت ها فقط برای افزایش روحیه است یا واقعا باید شاهد تغییر اساسی در ترکیب استقلال و طراحی حملات این تیم باشیم؟
یقینا در ورزشگاه آزادی حمایت تماشاگران کار را برای کره ای ها سخت می کند و اگر لیاقت بازیکنان هم چاشنی این حمایت شود دیگر صعود به فینال دور از دسترس نخواهد بود. کادرفنی باید به بازیکنان تذکر دهد که یک نیمه دست نخورده باقی مانده است و باید با برنامه به سمت دروازه حریف پیش بروند تا نه از ترس دریافت گل، زیادی با احتیاط بازی کنند و نه احساسی و بدون طرح قبلی به دروازه حریف هجوم ببرند. آیا کادرفنی در فهماندن این مسائل به بازیکنان موفق عمل می کند؟
موضوع بعدی حرکات قلعه نویی در کنار زمین است. حرکاتی کاملا کنترل نشده که امیر هر چقدر در مسائل فنی با تجربه شده ولی در نشان دادن این حرکات تغییری در خود ایجاد نکرده است. انتقال هیجان به بازیکنان هم می تواند منجر به شوک مثبت شود و هم منفی! می تواند مثبت باشد و استقلال را به گل برساند و می تواند مثل حرکات پرویز مظلومی در دربی، از تیم برنده استقلال یک بازنده بسازد. صبر و تمرکز قلعه نویی می تواند به موفقیت استقلال کمک کند.
عدم اطلاع رسانی دقیق درباره وضعیت اکبرپور و حیدری، غیبت نکونام و تیموریان،ناآمادگی برهانی و نظری، حضور مثمرثمر فرهاد به عنوان یار تعویضی و همینطور دقایق کمی که لاوره و جمشیدیان برای استقلال بازی کرده اند، حدس زدن ترکیب استقلال را دشوار کرده است. از طرفی صحبت هایی در چند روز اخیر شنیده شده که شاید منتظری به عنوان یک هافبک دفاعی بازی کند که این مورد هم باید به موارد قبلی اضافه کرد. با توجه به این موارد، پرسش های بسیاری درباره ترکیب استقلال شکل می گیرد: ژنرال با سه مهاجم بازی می کند؟ بهترین یار تعویضی خود یعنی فرهاد مجیدی را از ابتدا بازی می دهد؟ خسرو حیدری و سیاوش اکبرپور فیکس بازی می کنند؟ نوری و قاضی با توجه به عملکرد ضعیف خود در چند هفته گذشته، مجددا فیکس هستند؟
در خط هافبک به عنوان حضور قطعی تنها می توان به ساموئل اشاره کرد که البته او هم در دیدار رفت یکی از ضعیف ترین بازی های خود را انجام داد اما قلعه نویی به غیر از اعتماد به او چاره دیگری ندارد مگر آنکه بخواهد دست به کاری عجیب بزند و از پژمان منتظری به عنوان هافبک دفاعی بازی بگیرد و این یعنی یک ریسک بزرگ که اگر جواب ندهد آثاری غیر قابل جبران دارد: از دست دادن میانه زمین، خطرناک بودن حریف در ضدحملات و علاوه بر آن انتقال توپ به فاز حمله هم از نیاز های استقلال است که از منتظری این انتظار نمی رود.
هرچند که اکثر کارشناسان به نقش کلیدی خط دفاع استقلال اشاره کرده اند اما این خط دفاع نشان داده است که اگر غرور را از خود دور کند در مواقع حساس عملکردی قابل توجه دارد ونمونه آن هم در دیدار با بوریرام و یا در دربی تهران بود. باید گفت که کلید بازی در دستان بازیکنان هجومی استقلال است. آنها تا چه اندازه از موقعیت ها استفاده می کنند؟ بازیکنان استقلال نباید توپ ها را از روی ترس رو به عقب پاس دهند( کاری که در دربی و بازی های مهم بارها انجام شده) و با حضور جمشیدیان، استقلال باید رو به جلو بازی کند. تفاوت بازی استقلال با دیدار های قبلی باید تعداد پاس هایی باشد که از خط میانی به خط حمله می رسد. اگر آبی ها در این مهم موفق باشند آن موقع تهران شاهد جشن صعود استقلال به فینال خواهد بود.
محتمل ترین ترکیب اینگونه به نظر می رسد: سید مهدی رحمتی-هاشم بیگ زاده-امیر حسین صادقی-حنیف عمران زاده- پژمان منتظری-جی لوید ساموئل- احمد جمشیدیان- سیاوش اکبرپور- خسرو حیدری- فرهاد مجیدی- محمد قاضی
اگر مصدومیت قاضی و سایر بازیکنان برطرف نشود آن وقت دست قلعه نویی خالی تر از همیشه خواهد بود. امیر قلعه نویی با در اختیار داشتن تمام مهره های خود بهتر می تواند نتیجه دلخواه هواداران را کسب کرده و بعد از چندین سال استقلال را به فینال آسیا برساند.
یقینا تکیه قلعه نویی در این دیدار بر تجربه بازیکنان استقلال است و همین تجربه و بالا بودن سن از طرفی به ضرر این تیم هم تمام می شود زیرا که آبی ها در برابر تیمی دونده بازی می کنند و این شرایط زمانی سخت می شود که به یاد آوریم استقلال دو عنصر دفاعی خود را نیز محروم می بیند. برای برقراری توازن انرژی و نیروی دوندگی بین دو تیم، استقلال تنها نظری و عابدینی را دارد(اگر اکبرپور در ترکیب اصلی باشد) که هیچ کدام توانایی فوق العاده ای در خلق موقعیت ندارند و تنها عابدینی می تواند از تمرکز بیشتر بازیکنان حریف بر روی خسروحیدری بهره ببرد و خودی نشان دهد.
هرچقدر که از زمان بازی بگذرد و استقلال نتواند به نتیجه مطلوب برسد باید شاهد حضور بازیکنانی باشیم که روی نیمکت نشسته اند. استقلالی ها باید بدانند که اگر در دقایق پایانی به دنبال گل باشند باید از هر آنچه دارند مایه بگذارند و البته به همان اندازه که یار هجومی به زمین می آید به همان اندازه هم از عناصر دفاعی کم می شود. به همان اندازه که احتمال گلزنی بالا می رود، احتمال دریافت گل هم بالا می رود. با این شرایط چه کسی بهتر از برهانی که هم دوندگی داشته باشد، هم در حمله شرکت کند و هم در مواقع ضروری به واسطه دوندگی اش به کمک خط دفاع برسد. آیا پلن دوم را مهره های جایگزین تکمیل می کنند؟
چه می شود که روزنامه ای خبر از خداحافظی فرهاد مجیدی و حذف احتمالی استقلال می دهد؟ چه اتفاقی می افتد که در چنین برهه حساسی حکم محرومیت امیر قلعه نویی صادر می شود؟ چرا باید قانون کسر یک امتیاز روی استقلال آزمایش شود؟ چرا زمانی که در تمامی باخت های داخلی استقلال، داوران نقش داشتند جوی ضد داوران به راه نیافتاد ولی همان اشتباهات و حتی کمتر از آن بر سر تیم های دیگر می آید و فامیل درجه دوم کارشناسان داوری هم روی خطوط برنامه های زنده می آیند و نظرات خود را اعلام می کنند؟ وقتی به دروغ تیتر می زنند که سئول در فاصله بازی با استقلال، در لیگ برتر کشور خود هم بازی می کند آیا صعود استقلال سخت نیست؟ بله، صعود معجزه است!
حضور استقلال تا همین مرحله هم گامی بلند رو به جلو بوده است اما اگر بخواهیم عادلانه قضاوت کنیم باید بگوییم فوتبال ایران کجا و فوتبال کره جنوبی کجا! حضور مداوم در جام جهانی، برنامه ای حرفه ای برای برگزاری لیگ، حضور بازیکنان لژیونر حرفه ای و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری آنها با ابزار و امکانات ایرانی ها قابل مقایسه است؟ اصلا نگاهی که آنها به فوتبال دارند را در فوتبال ایران سراغ دارید؟ کمترین نکته همین جمع آوری زباله ها توسط هواداران پس از اتمام بازی است! باید باور کرد حتی فرهنگ هواداری آنها از ما ایرانی ها خیلی بیشتر است! نود دقیقه تیمشان را حمایت می کنند و فقط به سبب تماشای بازی به استادیوم نمی آیند! خوب اگر استقلال به فینال برود از این لحاظ باید نام این صعود را معجزه گذاشت و بس.
فوتبال ایران در سال های اخیر در تمام مقاطع سنی مغلوب کره ای ها شده و اگر موفقیتی هم داشته بردهایی نتیجه گرا بوده است و حال باید از پوسته نتیجه گرایی بیرون آمده و فوتبال ایرانی را به آسیا نشان دهیم! اگر قلعه نویی و استقلال نتوانند که این کار را انجام دهند پس چه کسی می تواند؟ مجددا تأکید می شود: سخت اما ممکن!