چرا پل روگذر رودکی ثبت جهانی نشود؟!

تصویر ندارد

چرا  پل روگذر رودکی ثبت جهانی نشود؟!

           

((طنز))
 چنین نقل کرده اند که روزی نادرشاه افشار با حشم و خدم گذرش به شهری افتاد که آن را “ورویرد” یا” بروگرد”و یا”وروگرد” (بروجرد امروزی) می نامیدند؛
شاه چون آب و هوا و مهمان نوازی آن سامان را دید و پسندید، حس آینده نگری و خدمتش گل کرد و خطاب به عده ای از ملازمان گفت:
در طالع این شهر چنان می بینم که روزی صاحب چندین بیمارستان و راه آهن و فرودگاه و هواپیما و قطار خواهد شد، کارخانجات در این شهر چنان توسعه می یابند که جوانان آن برای ارتزاق، مجبور به کوچ نخواهند شد و آوارگی را تجربه نخواهند کرد؛ علی ایحال بر خود تکلیف می دانم که برای سهولت در رفت و آمد و امرار معاش مردم، اقدام به تاسیس پلی عظیم و عریض و طویل در انتهای خیابانی که در آینده “رودکی” نام می گیرد خواهم نمود که البته این پل هوایی است و مردمان از بالای آن رد می شوند در حالی که چون عقاب ، پایین پل را آنقدر از ارتفاع بلند نظاره گر می شوند که آدمهای داخل خیابان، به سان مورچگانی ریز به چشم می آیند!
ملازمان پرسیدند:
قبله عالم به سلامت باد، بیمارستان و هواپیما و قطار و راه آهن و کارخانجات و خیابان دیگر چیست؟
شاه فرمود: شما نمی دانید من چه می گویم!
آنگاه در گوشی به مشاور خاص خود گفت: آینده این شهر را زمانی که به هندوستان لشگر کشیدم، از زبان یک مرتاض هندی شنیدم؛ حال به پاس مهمان نوازی مردمان این شهر، قصد دارم خدمتی به فرزندان و آیندگان آن بکنم!
لذا دستور داد فی الفور کلنگ تاسیس پل بر زمین زده شود؛
مهندسان و پیمانکاران و کارگران دست بکار شدند تا فرمان شاه را به نحو شایسته به انجام برسانند!
نادرشاه سفارشهای لازم را کرد و شهر را به سوی پایتخت ترک نمود.
ساخت پل همچنان در حال پیشرفت بود و پادشاه همواره برای اطلاع از مراحل ساخت آن، پیک ویژه خود را به آن دیار می فرستاد اما افسوس که عمر شاه وفا نکرد و پل نیمه کاره ماند!
سلسله های دیگر هم آمدند و رفتند اما پل همچنان نیمه کاره بود.
در مسیر احداث این پروژه کارگران زیادی عمرشان به پایان رسید و جنازه های آنان را در خمره هایی گذاشته و در تپه ای موسوم به “چغا” دفن می کردند!
اکنون تصویری را که در بالا مشاهده می کنید، قدیمی ترین تصویر از این پل است که در دوران حیات نادر، ابتدا توسط یک نقاش خوش ذوق طراحی شده و با پیشرفت هنر عکاسی، به این شکل در آمده و با فتوشاپ یک تاکسی را مجاور آن قرار داده و دیوارنویسی کرده اند تا پیوند میان نسل فعلی و نسلهای گذشته برقرار شود!
اگر به انتهای خیابان رودکی بروید و وضعیت فعلی پل را ببینید، خواهید دید که با اولین عکس آن انطباق دارد و هیچ پیشرفتی در ساخت آن حاصل نشده و جوری نیمه کاره مانده که معلوم نیست در حال ساخت است یا در حال تخریب!!
وقتی نیک در آن می نگری، انگار همین دیروز مورد حمله مغول واقع شده!!
بنا بر شنیده ها، سازمان یونسکو قرار است این پل را به عنوان میراث فرهنگی، ثبت جهانی نماید!
کارشناسان و جهانگردان می گویند این پل از لحاظ مهندسی و عظمت ، در خاورمیانه رتبه اول را به خود اختصاص داده و در صورت تکمیل ، نسبت به دیوار چین برتری دارد!
راستی چرا این پل ثبت جهانی نشود؟!

نوشته: آقای سید حجت الله موسوی زاده

برگی از تاریخ بروجرد: قابل توجه اعضای شورای اسلامی شهر و رسانه های بروجرد

تصویر ندارد
تراز مالی شهرداری بروجرد در سال ۱۳۲۹- منتشره در روزنامه بروجرد، شماره ششم خرداد ۱۳۳۰
برگی از تاریخ بروجرد:
قابل توجه اعضای شورای اسلامی شهر
و رسانه های بروجرد
در پُست قبلی که در بارة شورای اسلامی شهر نوشتم، بر لزوم رعایت اصل «شفافیت» و ارتباط شورا با رسانه¬ها تأکید کردم. روشن است که سخن گفتن از «شفافیت» کافی نیست، قانون ابزار عملی شفافیت را مشخص کرده است:
به استناد بند دهم ماده ۷۱ «قانون تشكیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی كشور» مصوب ششم مهر 1382 شورای اسلامی شهر موظف است با «تأیید صورت جامعِ درآمد و هزینه شهرداری، كه هر شش ماه یك‌ بار توسط شهرداری تهیه می‌شود، آن را برای آگاهی عمومی منتشر کند».
در گفتگوی تلفنی از دوست عزیزم آقای فرهاد داودوندی، خبرنگار مستقل و مدیر وبلاگ farhad90 انتشار گزارش¬های مالی شهرداری در سال¬های گذشته را جویا شدم. ایشان با کلام آمیخته به طنز خود گفت: «من که هیچ، اجدادِ من هم به خاطر نمی¬آورند که چنین اتفاقی افتاده باشد!»
در پاسخ، از ایشان خواستم که دست کم پای اجدادشان را میان نیاورند! شاید انتشار گزارش¬های مالی شهرداری برای نسل ما امری شگفت باشد، یقیناً برای پدران یا پدر بزرگان ما کاملاً عادی بوده است.
‌برابر ماده 42 «قانون تشکیل شهرداریها و انجمن شهرها و قصبات» مصوب 4 مرداد ماه 1328 مجلس شورای ملی، شهرداری هر شهری وظیفه داشته است که در آخر هر سال، صورت جامعی از درآمد و هزینه شهرداری را که به تصویب انجمن شهر رسیده باشد برای اطلاع عموم منتشر کند.
به استناد بریده روزنامه «بروجرد» به تاریخ خرداد 1330، صورت مالی (تراز مالی) شهرداری بروجرد در سال 1329 برای اطلاع عموم منتشر شده است. مطالعه این تراز بسیار جالب و خواندنی از انضباط مالی حاکم بر مجموعه شهرداری در آن زمان حکایت دارد:
اولاً دو ستونِ بدهکار و بستانکار، برابر است و حتی یک دینار (در سال ۱۳۲۹ هر ریال معادل ۱۰۰ دینار بود) اختلاف در آن دیده نمی¬شود.
ثانیاً در  مجموع، هزینه¬ها از درآمدها کمتر است و تراز مالی، مثبت.
آیا شورای پنجم می¬تواند با انجام اصلاحات لازم، انضباط مالی را به شهرداری برگرداند و تراز منفی آن را مثبت کند؟ اگر این اتفاق بیافتد، یقیناً آرزو یا حسرت انتشار گزارش¬های مالی شهرداری نیز به وقوع خواهد پیوست!
نوشته : استاد محمد گودرزی ( الف. فرهیخته)

دیدار با دوستان مقابل دوربین سلفی فرهاد ۹۰

تصویر ندارد
دیدار با دوستان مقابل دوربین سلفی فرهاد ۹۰

اینگونه آقازاده می‌شوند

تصویر ندارد

«آقازاده»
واژه‌ای معروف در ادبیات سیاسی ایران است. فرزندانی که به واسطه پدر،
مشهور می‌شوند و سال‌هاست مردم برخی از چهره‌های سیاسی را با این لقب
می‌شناسند. این آقازاده‌ها از کودکی حس متفاوت بودن را درک می‌کنند.

عصر ایران؛ مصطفی داننده- بعد از ماجرای ژن خوب پسر محمدرضا عارف، یحث
آقازادگی دوباره بر سر زبان‌ها افتاد. سخنان پسر عارف واکنش‌های زیادی را به همراه
داشت و این واکنش‌ها تا به امروز ادامه دارد. حتی واژه «ژن خوب» تبدیل به یک کنایه
برای آقازاده‌ها شده است. به ویژه اینکه در روزهای برخی آقازاده‌ها و حضورشان در
مجامع سیاسی و پست های اجرایی هستیم.

«آقازاده» واژه‌ای معروف در
ادبیات سیاسی ایران است. فرزندانی که به واسطه پدر، مشهور می‌شوند و سال‌هاست مردم برخی
از چهره‌های سیاسی را با این لقب می‌شناسند. این آقازاده‌ها از کودکی حس متفاوت
بودن را درک می‌کنند.

آنها از کودکی یادگرفته‌اند
که با دیگر افراد جامعه فرق دارند و می‌توانند از راه‌هایی استفاده کنند که دیگران
حق استفاده از آن را ندارند. برای اثبات این حرف می‌خواهم با مثالی شکل گرفتن تفکر
آقازادگی در این افراد را برای شما در این نوشتار شرح دهم.

حتما تا به حال شما هم در
مراسمی شرکت کرده‌اید که مسئولان مملکتی و نظامی در آن حضور دارند. این مراسم می‌تواند
نماز جمعه، مراسم مذهبی و ملی مانند مراسم محرم یا سفرهای استانی روسای کشور باشد
.

در این مراسم برگزار
کنندگان با میله‌های آهنی به خاطر مسائل امنیتی میان مردم و مسئولان فاصله ایجاد می‌کنند.
این رسمی است که در هر مراسمی شاهد آن هستیم
.

مسئولانی که در این
جایگاه‌ها حضور پیدا می‌کنند، فرزندان را نیز با خود همراه می‌کنند. این فرزندان دست
در دست پدر از مسیر ویژه مسئولان وارد مراسم می‌شوند و در شرایط خاص در مراسم و برنامه حاضر می شوند. این
درست همان لحظه‌ای است که جرقه آقازادگی در ذهن این افراد زده می‌شود
.

آنها در این مسیر
به این فکر می‌کنند که حتما نسبت به دیگر افرادی که در این مراسم حضور دارند، ویژگی
مهم تری دارند که می‌توانند بدون تحمل هیچ سختی، فشار و حتی له شدن در زیر فشار جمعیت
در مراسم مهم کشوری شرکت کنند
.

آنها در همان روز می‌فهمند
پدر آنها می‌تواند کارهایی انجام دهد که دیگر پدران توانایی انجام آن را ندارند. تقریبا
می‌توان گفت که مسئولان کشوری و لشکری خود کمک بسیاری به رشد آقازادگی در کشور می‌کنند.
چه کسی گفته است که فرزندان مسئولان باید در مکانی حضور داشته باشند که جایگاه مسئولان
است؟ آیا آنها هم مسئول هستند؟ آیا خون آنها رنگین تر از فرزندان دیگر آحاد جامعه است؟

واقعا چه ایرادی دارد که پدر
از مسیر مسئولان وارد مراسم شود و پسر مثل دیگر افراد وارد مراسم شود و همچون آنها
در جایگاه عادی بنشیند. اصلاح طلب و اصول‌گرا هم ندارد. همه و همه این مسیر را طی کرده‌اند. آنها در جایگاهی
نشسته‌اند که جای آنها نیست. گویی ضرب المثل قدیمی «از فضل پدر تو را چه حاصل؟» برای
آنها صدق نمی‌کند. به همین سادگی ذهنیت آقازادگی در ذهن فرزند مسئولان شکل می‌گیرد
.

مسئولان کشوری و لشگری اگر
از همان روز اول رسیدن به قدرت به فرزندان خود آموزش دهند که شغل آنها هیچ مزیتی نسبت
به دیگر افراد ندارد ما به زودی شاهد ریشه کن شدن آقازادگی در کشور خواهیم بود. این
روزها فرزندان مدیران میانی کشور نیز به واسطه پدران خود را آقازاده می‌دانند در حالی
که در سال‌های دور آقازادگی کلمه محترمی در میان ما ایرانیان بود

فضا سازی مراسم دعای عرفه در یادمان شهدای گمنام تپه چغا

تصویر ندارد
 ساعت ۱ نیمه شب
فضا سازی مراسم دعای عرفه
در یادمان شهدای گمنام تپه چغا


بهنام: هرگز استقلال را نفرین نمی‌کنم

تصویر ندارد
بهنام برزای بهنام: هرگز استقلال را نفرین نمی‌كنم

بهنام برزای اینقدر بیرون از فوتبال ماند تا در برنامه ۹۰ به تأثیرگذاری‌‌اش در لیگ شانزدهم در تركیب استقلال اشاره شود

بهنام برزای اینقدر بیرون از فوتبال ماند تا در برنامه ۹۰ به تأثیرگذاری‌‌اش در لیگ شانزدهم در تركیب استقلال اشاره شود.
 
 او كه با درخواست منصوریان قراردادش تمدید نشد، بازیكن مورد توجه هواداران استقلال است كه نبودش را دلیل كم‌تحركی در خط حمله تیم محبوب‌شان می‌دانند.
 
*مگر قرار نبود راهی خارج شوی؟! پس چرا شایعه شده به خونه‌به‌خونه می‌روی؟
متأسفانه این شایعات به دروغ منتشر می‌شود. من از چند تیم لیگ برتری پیشنهاد دارم و به دلیل اینكه می‌خواهم فوتبالم را در اروپا دنبال كنم، هنوز بدون تیم هستم چه رسد كه بخواهم به لیگ دسته یك بروم!
 
* تمرین می‌كنی؟
هر روز تمرین می‌كنم. یك مربی بدنساز گرفته‌ام و هم در سالن و هم روی چمن كار می‌كنم.
 
* یعنی الان می‌توانی 90 دقیقه به میدان بروی؟
از هر نظر آماده هستم، چون می‌دانم با توجه به شرایط لیگ‌ها اگر به تیمی بپیوندم، باید بتوانم بلافاصله بازی كنم.
 
* از نفت تهران هم پیشنهاد داشتی؟
بله! حمید درخشان پیغام داده بود ولی هنوز جواب قطعی به هیچ یك از پیشنهاداتم نداده‌ام.
 
* با این وضعیت بیرون نمانی!
من بازیكن آزاد هستم و مهلت قانونی ندارم.
 
* خارج رفتنت منتفی شده است؟
احتمالاً همین‌طور خواهد شد. چون پیشنهادات مالی‌شان ضعیف است، دوباره در لیگ خودمان به میدان می‌روم.
 
* اصرارت برای بازی در اروپا برای رسیدن به تیم ملی است؟
نه! از روزی كه فوتبال را استارت زدم، دوست داشتم شرایطی برایم رقم بخورد كه به اروپا بروم. هنوز هم هدفم همین است.
 
* نتایج استقلال را دنبال می‌كنی؟
بله! متأسفانه وضعیت تیم اصلاً خوب نیست. تیم بازیكنان خوبی دارد و باید نتیجه بگیرد. نمی‌دانم چرا این اتفاق افتاده است!
 
* بازی پدیده را دیدی؟
بله! خیلی نتیجه ناراحت‌كننده‌ای بود.
 
* چرا استقلال ۵ بازی یك گل زده است؟
وا…  چه بگویم! مهاجمان و هافبك‌های خوبی در استقلال هستند. نمی‌دانم چرا گل نمی‌زنند. این آمار در ‌شأن استقلال نیست. امیدوارم زودتر موتور گلزنی تیم راه بیفتد.
 
* پستی كه در اینستاگرامت گذاشته بودی برای چه بود؟
خب من قلباً استقلال را دوست دارم. چه در این تیم باشم، چه نباشم استقلال را دوست دارم. اینقدر كه وقتی تیم نتیجه نمی‌گیرد، گوشی‌ام را به ته اتاق پرتاب می‌كنم چون دوستانم تماس می‌گیرند و می‌خواهند با كری‌خوانی اذیتم كنند.
 
* هواداران خواسته‌ای از تو نداشتند؟
در برنامه ۹۰ دیدم مردم اسم مرا بردند، یك حس خاص داشتم. بعد از این نتایج هواداران استقلال در صفحه شخصی‌ام هزاران پیام محبت‌آمیز دادند و ناراحت بودند، من هم تصمیم گرفتم آن پست را بگذارم. ان‌شاءا… تیم به شرایط خوب برمی‌گردد. منصوریان فصل قبل هم این وضعیت را تجربه كرد و تیم را نجات داد.
 
* نكند از تمدید نشدن قراردادت دل‌شكسته شدی و استقلال را نفرین كردی؟
(خنده) نه اصلاً! نه آه كشیدم، نه نفرین كردم. البته خیلی ناراحت شدم كه قراردادم تمدید نشد ولی خدا شاهد است هرگز بد استقلال را از خدا نخواسته‌ام. به قرآن قسم می‌خورم از پرسپولیس هم با مدیر برنامه‌ام تماس گرفتند ولی همان لحظه كه این خبر را به من داد، گفتم نمی‌خواهم به این موضوع فكر كنم تا طور دیگری تعبیر شود. اگر اهل بازارگرمی بودم، راحت از این طریق خودم را سر زبان‌ها می‌انداختم.
 
* در برنامه ۹۰ تو و محسن كریمی به عنوان مهاجمان پرتحرك استقلال در فصل شانزدهم معرفی شدید. در این باره حرفی نداری؟
من فصل قبل هفته چهارم به میدان رفتم و همان بازی هم گل زدم. كلاً خیلی كم به من میدان داده شد. در نیم‌فصل دوم هم در دو بازی تا به میدان رفتم، گل زدم و پاس گل دادم.
 
* انتظار داشتی قراردادت تمدید نشود؟
به هر حال این تصمیم كادر فنی استقلال بود.
 
* دوست داری به تیمت برگردی؟
گاهی این موضوع به سرم خطور می‌كند ولی لیست تیم همین الان هم یك بازیكن زیادی دارد!

گوگل یاهو!