گفت: از من نیازمندتر هم وجود دارد

گفت: از من نیازمندتر هم وجود دارد،

یکی از کالسکه ها را می برم،

بقیه را می بخشم تا……

خدایا چه حکمتی در کار تو وجود دارد؟

 طرف تمام این شهر را سراپوست هم که بخورد باز چشم به مال دیگران دارد، تا جائیکه اگر همه شهر را هم به وی بدهند باز می گوید کم است !

آنوقت  در مقابل،  افراد نیازمند “دریا دلی” در این شهر زندگی می کنند که  انسان در می ماند چگونه وصف بزرگی شان را بنویسد و تعریف کند

فراخوان داده ایم برای یک نونهال معلول  یک عدد کالسکه تهیه کنیم ، خیرین آنچنان از این طرح استقبال کردند که همان پنج دقیقه اول اعلام کردم بس است! دیگر احتیاج نداریم

به هر حال چندین کالسکه گرانقیمت بلافاصله توسط خیرین عزیز به دستم رسید

خانواده آن نونهال  معلول را خواستم که بیایند کالسکه های شان را ببرند

مادر خانواده در حالیکه  چشمانش  از فرط خوشحالی پر از اشک بود اینقدر در حق خیرین دعا کرد که  …….

مادر نونهال معلول با دیدن کالسکه ها گفت: از من نیازمند تر هم وجود دارد، فقط یکی از کالسکه ها را می برم، بقیه را به افراد دیگری بدهید

به این مادر گرامی گفتم: همه این کالسکه ها وقف شما شده اند و حق شماست که همه آنها را ببرید.

سر به سوی آسمان کرد و گفت خدایا شکرت که چنین مردم خوبی داریم که در وقت گرفتاری به یاری همدیگر می شتابند

و سپس گفت: نه، برادر، خانواده های دیگری هم به مانند من  در این شهر هستند که همین کالسکه ها مشکل فرزندان خردسال  بیمارشان را حل می کند، بقیه  کالسکه را به دیگر نیازمندان بدهیم که هم خدا را خوش بیاید و هم بنده خدا را

 خدا را شکر می کنیم که با همت خیرین عزیز همشهری و غیر همشهری ” دریا دل ” مشکل  چند خانواده نیازمند برای داشتن کالسکه برای نونهالان خردسال شان حل شد

خدای مهربان از صمیم قلب دوستت داریم 


دیدگاه خود را بنویسید

دیدگاه شما

گوگل یاهو!