عجب شبی بود!

عجب شبی بود!

غروب به یک همشهری بسیار نیازمند که اگر تا یکی دو ماه دیگر عمل جراحی انجام ندهد احتمالا با مرگ زود هنگام روبرو خواهد شد قول کمک مالی چندین میلیون تومانی برای عمل جراحی دادم

در ادامه به منزل همشهری معلولی رفتم که با دختر سیزده ساله اش زندگی سختی می گذرانند و دلم نیامد قول کمک به آنها را هم ندهم

” محال است شکست بخورید وقتی که من یاورتان هستم ( سوره آل عمران آیه ۱۶۰ )

از همان لحظه اول سیل کمک ها  برای آن مرد معلول و دخترش سرازیر شد

اما آنچه جالبتر بود اینکه برای آن مرد بیماری که زندگی اش به عمل جراحی  و بنوعی به مویی بسته است و مبلغ چندین میلیون تومانی احتیاج داریم اتفاق معجزه گونه ای رخ داد…….

بزودی خواهم نوشت که دستان خداوند مهربان چگونه از آستین خیرین عزیز سایت فرهاد داودوندی بیرون آمد….

خواهم نوشت که چرا به این همشهری بیمار نیازمند زنگ زدم و گفتم مشکل حل شد به امید خدا برو تهران و آماده عمل جراحی شو…

خواهم نوشت این مردم فرشته اند و خواهم گفت خداااااااااااایا شکرت که امشب به زندگی  این دو خانواده بیمار و نیازمند توسط خیرین عزیزمان نور امید تابانیدی



@@@@@@@

تمامی خیرین
عزیزی که مایلند در امر خدا پسندانه کمک به” نیازمندان واقعی ” آستین همت
را بالا بزنند می توانند کمک های هر چند اندک مادی خود را به  شماره کارت

حساب جاری اقتصاد نوین: ۶۲۷۴۱۲۱۱۸۱۴۱۰۱۰۱

 بنام فرهاد داودوندی واریز کرده و پیامک ارسال مبلغ خود را نیز به شماره تماس ۰۹۱۶۱۶۲۲۵۹۵  ارسال کنید


دیدگاه خود را بنویسید

دیدگاه شما

گوگل یاهو!