می 30, 2016
خورش
(شیر محمد صلواتی) ها را دریابیم،
نکند دیر شود؟!
کاش می شد به اندازه تمام بزرگی بروجرد نوشت: شیر محمد کردی که در جبهه ها به وی شیر محمد صلواتی می گفته اند، اگر بخاطر کهولت سن و بیماری توان شناختن بسیاری از دوستان قدیم و روسای شهری را ندارد، اما، همه ما که بخوبی می دانیم شیر محمد ها، سالیان قبل با تمام وجود مقابل دشمنان این آب و خاک مرد و مردانه ایستاده اند و اینک وظیفه تک تک روسای شهری است که برای این قهرمانان زمان جنگ، سنگ تمام بگذارند!
سالیان سال است بجز سه چهار مورد، زنگ منزل شیر محمد صلواتی به صدا در نیامده است و اینک پدر و دختر بیمار که زمانی جدا از همدیگر در جبهه های جنگ جنوب و غرب سالیانی از عمرشان را در دفاع از میهن گذرانده اند، همراه با مادر بیمار چشم به گذران عمر خود دوخته اند.
دختر رزمنده اش ( خانم وجیهه کردی) می گفت: پدرم همیشه چشم به راه دیدن دوستان قدیمش است، با اینکه جانبازی پدرم ۴۵ درصد بود اما خود ما هم نمی دانیم چرا بعد ها آن را کم کردند و به ۲۵ درصد رسانیدند.
وی در حالیکه غمگینانه به پدر چشم دوخته بود از رنج و درد خود نیز گفت و اینکه مدتهاست خودش نیز با بیماری دست و پنجه نرم می کند و تمامی وحشتش از این است که اگر خودش هم زمینگیر شود چه کسی از پدر پیرش پرستاری خواهد کرد؟!
دختر رزمنده که زمانی در خرمشهر و زمانی دیگر در جبهه های دیگر پا به پای مردان رزمنده از دین و میهن عزیز دفاع کرده است سعی می کند در سخنانش از بی مهری هایی کم و بیشی که در عدم رسیدگی کامل به وی و پدرش رفته سخن نگوید، اما در میان حرف های گفته شده از اینکه تاکنون فقط فرمانده سپاه بروجرد بوده که از شیر محمد صلواتی در چندین مورد عیادت و دیدار داشته،
بدون ابراز گلایه صریح، اشاره هایی می کند که دیگران حتی زنگ خانه شان را هم به صدا در نیاورده اند.وی حتی از اینکه سابقه ۴ سال حضور پدرش در جبهه های جنگ را بخاطر از بین رفتن مدارک در زمان جنگ تحمیلی، ۲ سال قید کرده اند هم گلایه ندارد، اما وقتی شیر محمد صلواتی که زمانی در جبهه های نبرد دفاع از کشور، ذکر صلوات منحصر بفردش زبانزد بوده، بریده بریده می گوید: “الله یارتان، خدا نگهدارتان!” لبخند کم رنگی بر لبانش نقش می بندد و در ادامه می گوید: پدرم همیشه حال دوستان هم دوره ای اش را می پرسد و از حرکاتش می خوانیم که با اینکه هیچگاه از هیچکس گلایه نکرده، اما مطمئنا پیگیری های روسای شهر در دوران بیماری می توانست مرهمی بر مشکلات مادی و جسمی این رزمنده قدیمی بسیجی باشد.
وقتی با شیر محمد صلواتی و دختر محترمش خداحافظی کردیم و از منزل شان بیرون آمدیم پیش خود اندیشیدم که حتما با رسانه ای شدن موضوع شیر محمد کردی که روزی روزگاری دین خود به میهن را ادا کرده، حتما از فردا بسیاری از روسای شهر در قبال شیر محمد و شیر محمد ها انجام وظیفه خواهند کرد و مطمئنا پیش خود خواهند گفت:
“ما مدیون شیر محمد صلواتی ها هستیم، اگر آنها بخاطر کهولت سن و بیماری خانه نشین شده اند و حتی ممکن است دیگر ما را آنطور که باید و شاید بخاطر نیاورند، اما، در قبال مردانی که این میزهای ریاست را برای ما فراهم کرده اند، ما که نباید فراموش کار باشیم! “
بنظر شما بیننده عزیز، آیا حدس من درست است؟ و بالاخره بسیاری از روسای شهر در قبال رسیدگی تمام و کمال به شیر محمد صلواتی ها به وظیفه خود عمل خواهند کرد؟ و یا اینکه ……….!
