به بهانه سالروز تولد فرهاد داودوندی

برای او که “تا ناله و گوشش میرسه چاره میکه”

به بهانه سالروز تولد فرهاد داودوندی
 

سال ۹۰ بود، قلم‌های نوباوه و نورسته و وبلاگ‌هایی که مشق رسانه بودن می‌کردند، آن روزها عیار قلم و همیت و آگاهی، بیش از امروز قابل‌سنجش بود و عموماً تارک انسان‌ها آینه تمام نمای درونیاتشان بود.


روزی از همین روزها بود، روزهایی که بی‌آنکه درکشان کنی، سازنده بزرگ‌ترین اتفاق زندگی‌ات می‌شوند.

تیتر نوشته‌ای از یکی از همین وبلاگ‌ها پربازدید توجهم را جلب کرد. طرح موضوع معرفت مدار و خدابنیادِ فراخوانِ ساخت دکه‌ای «برای یک زوج روشندل بروجردی» که در سایه انسانیت و خلوصی ناب، رنگ عمل به خود می‌گرفت.

تفکر و تعهد مدیر این وبلاگ؛ در عصری که به قول سعید ضیا «دوس وا دَس برار غریوی میکَ» خیلی به دلم نشست. حدس زدم مدیر این وبلاگ، انسان خاصی است.

برای پی بردن به احوالاتش که شمیم بندگی و برادری در آن معطر بود، روزها و دقایق بسیاری وبلاگش را کاویدم و رصد کردم. وبلاگی که به‌رغم ۳۰۰ هزار بازدید (در آن تاریخ)، خاکی و خودمانی بود، بی‌هیچ نخوت و تفاخری!

در آن ایام دو صفت خوب این وبلاگ ذهنم را مشغول کرده بود؛ یکی تلاش و پشتکار نویسنده آن و دیگری یکرنگی و رو راست بودنش.

این‌ها همه مقدمه‌ای بر رسانه‌ی است بنام «فرهاد داودوندی». مردی که به‌راستی مشق آدمیت کرد و نشان داد که آدم‌ها باید یکرنگ باشند حتی اگر در دنیای تزویر و تردید ساکن باشند…

داودوندی متولد سال ۱۳۴۲ بروجرد است و در این شهر نمایندگی فروش قطعات ایران‌خودرو دارد؛ اما مغازه‌اش بیشتر مامنی است برای طراحی کارهای انسان دوستانه و اجتماعی.

داودوندی از روزمره‌گی بیزار است و بی‌اعتنا به ساعت از شفق تا فلق دوربین به دست در تلاش برای انعکاس مشکلات مردم است،

هیچ‌گاه کاری را قبول نمی‌کند که نتوان آن را به بهترین نحو انجام دهد؛ او برای هر موضوعی زمان بهینه اختصاص می‌دهد و بی‌گدار به آب نمی‌زند؛ معتقد است که پررنگ کردن و بزرگنمایی مسائل قومی و طایفه‌ای برای اثبات هویت و برتری بر دیگران، حاصلی جز ضربه زدن به ریشه مردم ندارد.

او همیشه در قبال جامعه احساس مسؤولیت می‌کند، و میداند که فعالیت‌هایش مورد توجه مردم قرارگرفته و مخاطبانش در هر کاری همراه و همیار او هستند

جمع‌آوری کمک برای بیماران سرطانی و دارای مشکلات خاص، رفع نیاز زلزله‌زدگان، کمک برای تهیه جهیزیه زوج‌ها، رفع نیاز مستمندان، تهیه ویلچر برای معلولان، یاری بیماران کرونایی و ده‌ها کار خیر دیگر، تنها بخشی از اقدامات خیرخواهانه‌ای است که داودوندی پیش‌قدم انجام آن است.

داودوندی به دور از منیت و خودنمایی تا کنون هدیه‌ای از هیچ مرجعی را قبول نکرده است. او بر جای مانده از نسلی است که هنوز هم اعتقاد دارد «موجیم که آسودگی ما عدم ماست».

به‌راستی‌که این روزها، وجود چنین انسان‌هایی مغتنم است و باید قدردان زحماتشان بود.

برای این هم استانی عزیز آرزوی موفقیت داریم!
 
عبدالرضا قاسمی/ مدیر مسوول پایگاه خبری یافته



دیدگاه خود را بنویسید

دیدگاه شما

گوگل یاهو!